وبلاگ :
شهر خوبان
يادداشت :
قندهاري؛ فرهيخته اي گمنام
نظرات :
3
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
غلامرضا محمدي/کوير/
درتير ماه سال 59 من در جهاد اشکذر بودم وقتي مردم آقاي نوري سيريزي را از بخشداري بيرون کردند من تماشامي کردم .روي ديوار نوشته بودند مزدور به خانه ات بر گرد .برگشتن او همان وديگر نيامدن همان .چند روز بعد مرحوم رضوي امام جمعه اشکذر وبچه هاي انقلابي مرا پيشنهاد کردند به آقاي قند هاري .سپاه هم مرا برده بود در روابط عمومي ومخالفت ميکرد .مرحوم قندهاري باقاطعيت براي دو هفته ابلاغي به من دادند که بخشداري را تحويل گيرم ...با استقبال مردم وسلام وصلواتها امدم بخشداري .آمدن همان وسي سال در وزارت کشور ماندن همان ...بگذرم .مرحوم قندهاري با لبخندهاي مليح ومستمرش در دل ما ودوستان اميد ونويد واشتياق ميريخت .او بيش از مديريتش مخلص وصادق بود ونجابت وخضوع در چشمانش موج ميزد .ساده بود ومتين وهرگز عصبانيش نديدم.نگاهش عميق بود ووقتي حرف ميزدي تا انتهاي کار ت ميخواند وتفکر ميکردـتفکري آميخته با دعا که خدا کند مشکل را حل کنم .وخيلي تلاش کرد که اوضاع روز مرگي وپر هياهوي اول انقلاب را نظم دهد اما مشکل بود.براي مثال رسيدگي به انبوه ديپلمه هاي بيکار خود ماجرايي داشت... خدايش با اوليا ومقربان محشور فرمايد