چرا حذف مي كني نظراتي كه مخالف توست!!؟ آقاي طرفدار زنده باد مخالف!!
خدا را شاکرم که به وعده اش وفا نمود و تو را ذليل کرد. يادت هست که در آن جلسه نمايشي نقد دولت چگونه ميکروفون من را خاموش کردي و اجازه ندادي که از طرف جمعي از خانواده شهدا به نقد خاتمي ادامه دهم؟ يادت هست که در جريان ميردامادي همه كوزه ها را بر سر من شكستي و آن نامه ها براي فشار به دستگاه قضايي در حاليكه ميردامادي خودش در مصاحبه گفته بود من متعرض او نشده بودم. يادت هست كه چگونه با حرزاده نماز جمعه از من شکايت کردي و چه اتهامات واهي به من نسبت دادي؟ و با آن همه فشارها که به دستگاه قضايي آوردي باز قرار منع تعقيب برايم صادر شد؟ لايحه دفاعيه ام را در تاريخ 16/7/83 خوانده اي که در استخاره اي که گرفتم اين آيه آمد (اگر نخواندي برو در آن پرونده نگاه كن و در عبرت بگير)آيه اين بود: فوقاهم الله شرذلك اليوم ولقّيهم نضرهً وسرورا
چرا نظرات مخالف خودت را حذف مي كني ابله
سلام
به شما از صميم دل بخاطر رد صلاحيتتان تبريك مي گويم. حيف شما است كه در اين مجلس فرمايشي حضور داشته باشيد. اگر شما را تاييد مي كردند به حقانيت شما شك مي كردم.
ظلم هميشه حاكم نيست.
ملت ما به کسي راي مي دهد که ولايت فقيه و ارزشها را قبول داشته باشد و هماهنگ با دولت دکتر احمدي نژاد باشد
اقاي مهندس :متاسفم
اگر اينان شما را تائيد نكردند.مطمئن باشيد اگر كسي را شما تائيد كنيد حتما راي مي آورد
واقعا موجب تاثر است .مطمن باشيد جز قليلي که منافعشان اقتضائ مي کند والبته همه هم ميشناسيمشان.واحيانا عده اي محدودي که از سرسادگي وخوش باوري فريب مي خورنداز اين جماعت انحصارطلب اقتدارگرا که به دليل تمسک شان به دين وايمان مردم به ظاهرگرايي ديني مي پردازند.هيچ کس از اينکه مدير کاردرست وخوش فکري چون جنابعالي را از تصميم گيري در اداره استان محروم کردند خوشحال نمي شود.قدر شما با اين ناجوانمردي اينان در نزد مردم افزون شد و بي شک خاطره فراموش نشدني دراذهان باقي خواهد ماند اما مردم اين شهر از نماينده اي توانا محروم شدند واين خسران کمي نيست.بايد فکري کرد وحساب اين مردم را از جماعتي مزدور وآلت دست جدا نمود.
با سلام خدمت خوانندگان عزيز
خيلي از اين خبر خوشحال شدم و اميدوار بودم كه شوراي نگهبان آقاي اولياء را هم رد صلاحيت كند ولي متاسفانه اين اتفاف نيفتاد .
افسوس
که پس از ساليا ن دراز گمان مي کرديم براي اولين بار يزد هم صاحب وکيلي کاردان و جسورو سخندان مي شود اما گويا زهي خيال باطل ،باز هم مثل هميشه يک وکيل الدوله اي خاموش وبي خاصيت حسب اراده مدعيان شريعت،راهي جايي مي شود که مثلا قرار بود خانه ملت باشد.