آمارها نشان میدهد در 40 سال گذشته میانگین رشد بهرهوری کشور صفر بوده و با وجود اینکه در سه برنامه پنجساله چهارم تا ششم توسعه یعنی 15 سال گذشته طبق قوانین برنامه مقرر شده بود که بهطور میانگین 33 درصد رشد اقتصادی از محل ارتقای بهرهوری حاصل شود، باید با کمال تأسف بگوییم که سهم بهرهوری در رشد اقتصادی در این دورهها کمتر از هفت درصد یعنی یکپنجم هدف اصلی بوده است و در بین 25 کشور آسیایی پایینترین رتبه را کسب کردهایم. از سوی دیگر در سالهای 2015 تا 2020 میلادی رتبه بهرهوری انرژی کشور ما از صدوچهلوسومین کشور به صدوشصتمین کشور از بین 190 کشور نزول کرده و در شاخص رقابتپذیری در سال 2020 رتبه 95 از بین 142 کشور و در شاخص محیط کسبوکار رتبه 127 از 190 کشور بودهایم که این شاخصها تأثیر بسزایی در وضع بهرهوری کشور میگذارد.
این در حالی است که یکی از موضوعات بسیار مهم اقتصادی و مدیریتی که متأسفانه مغفول واقع شده و میشود موضوع بهرهوری و نقش آن در رشد تولید ناخالص ملی و رونق اقتصادی است. رشد تولید ملی ناشی از دو عامل اصلی یعنی سرمایهگذاری و بهرهوری است.
بنابراین برای رشد تولید یا باید سرمایهگذاری در کشور رشد کند یا از منابع و امکانات موجود با مدیریت و دانش، بهرهوری را افزایش دهیم.