آسیب شناسی اجتماعی فعالیت های سیاسی در استان یزد بنویسم ، یعنی به این مسئله
بپردازم که فعالیت های سیاسی ،چه پیش نیازهای اجتماعی نیاز دارد ، در پاسخ به این
مسئله لازمست ابتدا مفهوم و منظور خود را از کار سیاسی توضیح دهم :
برداشت من اینستکه مجموعه فعالیتهایی که در چارچوب موازین
قانونی موجب ارتقاء آگاهی ، دانش و مشارکت مردم در اداره امور جامعه و یا اصلاح و
بهبود امور می شود در حوزه فعالیت های سیاسی می شوند . این فعالیتها گاهی از طریق
یادداشتهای مطبوعاتی ، یا تلاش رایاانه ای شامل سایتهای فرهنگی ، اجتماعی یا وبلاگ
و یا حضور در یک سازمان غیر دولتی ، یا سخنرانی در مجلسی یا عضویت در ستادی یا
پیشرفته تر آن ، فعالیت موثر در یک کار حزبی و امثالهم انجام می پذیرد .
تجربه ها در گذشته نشان داده است که فعالیتهای سیاسی با
تبعاتی از قبیل تهمت ، افترا ، انگ زدن ، پرونده سازی امنیتی ، برخورد با نشریه ها
یا تشکل ها تا حد محدود کردن فعالیت یا محرومیت های تحصیلی در رابطه با تلاشهای
سیاسی بعضی از دانشجویان .... روبرو بوده است و البته در پاره ای از موارد موضوع
فراتر و جوی تر شده است و به عدم ارتقاء شغلی یا از دست دادن موقعیت شغلی ، اخراج
از محیط کار یا دانشگاه یا محکومیت های اجتماعی ، قضایی و حبس و .... نیز توسعه می
یابد ، در ریشه یابی علل چنین رخدادهایی نکات و موارد ذیل بیشتر خودنمایی می کند :
1- نبود فرهنگ فعالیت سیاسی
به عنوان یک رویه متعارف و پذیرفته شده در بین جامعه و افکار عمومی و به تبع آن
پایین بودن آگاهی در زمینه چگونگی تعامل اجتماعی با موضوع گسترش یرخورد با
فعالیتها و تضادهای رفتاری و اخلاقی متقابل ناشی از سوء تفاهماتی است که در این
عرصه پدید می آید .
2- تعریف و تفکیک نشدن کار
سیاسی قانونی و غیر قانونی به صورت شفاف و مهمتر از آن مشخص شدن جرم سیاسی و جزای
آن که در نتیجه برخورد با فعالیتها و موضع گیریهای سیاسی به صورت سلیقه ای و بر مبنای
برداشت های شخصی دستگاهها یا مسئولین ذیربط می شود.
3- ضعف در فرهنگ نقد و
انتقاد پذیری در حوزه مدیران و پایین بودن آستانه تحمل سخن منتقدان و مخالفان .
4- فعال نبودن احزاب و
سازمانهای غیر دولتی در سطح ملی و محلی در طرح موثر دیدگاهها و مواضع خود و دفاع
از حقوق اجتماعی و سیاسی افراد حقیقی و در نتیجه پر هزینه تر شدن فعالیت سیاسی.
5- البته بالا بودن روحیه
محافظه کاری و عافیت طلبی بیشتر از معمول و سطح متعارف در استان یزد مزید بر
علتهای فوق و به عنوان یک معضل ویژه استان محسوب می شود.
البته
مجموع مسائل فوق الذکر به یک مشکل اساسی تر و زیر بنایی تر بر می گردد و آن باور
نداشتن به نقش و جایگاه مردم و عدم اعتقاد واقعی و اصولی به مردم سالاری و تبع آن
تامین حقوق و آزادیهای مشروع و قانونی در جامعه است در نتیجه علی رغم اینکه نظام
ما مبتنی بر مردمسالاری دینی است و از شعارهای اساسی مردم ما در انقلاب ، استقلال و آزادی بوده است و
قانون اساسی نیز به خوبی به این نگرش تاکید دارد ، ولی در عمل عده ای به خود اجازه
می دهند که این حقوق را محدود یا سلب نمایند .برای دستیابی به شرایط بهتر و فراهم
ساختن تمهیداتی در رونق بخشیدن به فعالیت های اجتماعی سیاسی با اثر بخشی بالاتر
راهکارهایی وجود دارد که برای پیشگیری از طولانی شدن مطلب در نوشتاری دیگر به آن
می پردازم .