بعد از وقایع ناگوار عاشورا مستقل از اینکه چه بود و چه شد و چه کسانی و به چه صورت و به چه میزان موجب هتک حرمت ارزشهای دینی و عزاداری آقا اباعبدالله الحسین(ع) گشتند که نیازمند پارهای از اطلاعات و تحلیل موشکافانه است دو اتفاق رخ داد که شایسته توجه و تأمل بیشتر است:
1- روز بعد از عاشورا تعدادی از یاران و نزدیکان آقای موسوی را دستگیر کردند که با شناخت دور و نزدیک و نسبتاً دقیقی که از بعضی از آنان دارم واقعاً جای تأسف و تعجب دارد.
مثلاً آقای دکتر عابد جعفری، استاد محترم دانشکده مدیریت دانشگاه تهران که در زمان جنگ به عنوان وزیر بازرگانی خدمات زیادی در تأمین مایحتاج مردم و جامعه نمود. شخصی برخوردار از ویژگیهای برجسته اخلاقی، متواضع، متدین و متشرع که به نظر نمیرسد آزارش به احدی رسیده باشد.
یا آقای دکتر مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه، که از قبل از انقلاب با ایشان آشنایی دارم و از نزدیکان شهید آیتالله بهشتی و از بازماندگان انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی، سالها در مؤسسه دین و اقتصاد در حوزه مسائل اقتصاد اسلامی و ارائه راهکارها و مشاورههای اقتصادی به مسئولین مشغول تلاش بوده.
یا آقای مهندس باقریان که واقعاً جای تعجب بسیار دارد که ایشان لحظهای از تلاش برای خدمت به انقلاب، اسلام و مردم غافل نبوده است، رییس سازمان امور اداری و استخدامی، نمونه بارزی از یک انسان ارزشی، اخلاقی و معتقد. فردی اهل عمل بدون ریا و تظاهر که در میان دولتمردان شاید کمتر کسی در سی سال گذشته چون او سالم و صاف و پاک زندگی کرده است. هر کس از دوستان و آشنایان که شنیده آقای باقریان هم دستگیر شده است، بر تأسف و تأثر او افزوده شد که چرا کار نظام به چنین برخوردهایی رسیده است!
یا آقای دکتر سید علیرضا بهشتی فرزند متعهد و برجسته شهید مظلوم آیتالله بهشتی که برای دومینبار دستگیر شده است، چندباری که اتفاقی با ایشان برخوردی داشتهام، انسانی متخلق و وارسته است، یادگار یکی از مؤثرترین مدیران سالهای شکلگیری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که در تدوین قانون اساسی نقش ویژهای را ایفا نمود و افراد مشابه دیگر....
همچنین علاوه بر این افراد، آقایان مهندس حاجی و رسولی را نیز دستگیر کردند، آقای مهندس حاجی از سالها قبل از پیروزی انقلاب در مبارزه با رژیم ستمشاهی بوده، زندان رفته و شکنجه شده رژیم طاغوت بوده و از بدو پیروزی انقلاب نیز در مناصب مختلف مشغول خدمت و تلاش با رعایت همه ویژگیها و اصول اخلاقی و ارزشی بوده و از نظر مشی سیاسی نیز نه افراطی بلکه بسیار متین و معتدل در مواضع و اظهارنظرهاست.
آقای سید حسن رسولی هم که فردی باانرژی، پرتلاش و با انگیزه در خدمت به کشور و نظام و هیچگاه در مسئولیتهایش که از بخشداری شروع و به استانداری خراسان و معاونت وزارت کشور ختم شد، در حق مردم کملطفی و بیتوجهی نداشت و در جمع دوستان و همکاران نیز به عنوان فردی فهیم متعهد و متعادل شناخته میشد.
البته ذکر نام این تعداد از یاران انقلاب به مفهوم کمتوجهی به کسانی که از چندین ماه قبل علیرغم برخورداری از سوابق روشن و شفاف در خدمت به انقلاب و نظام دستگیر و به جرم طرفداری یا حمایت از اندیشه اصلاحات به زندان افتادهاند، نیست.
با کنار هم قرار گرفتن این وقایع، این آیه قرآن ناخودآگاه به ذهن انسان خطور میکند که: فاین تذهبون؟...
2- چند روز پس از عاشورا آقای مهندس موسوی بیانیه جدید خود را در تحلیل و گذری بر وقایع این روز، تشریح مجدد مواضع خود و طرح چند پیشنهاد و راهکار منتشر کرد. نکته جالب توجه اینکه او در این بیانیه هیچ اشارهای به کشته شدن مظلومانه خواهرزادهاش ننمود؛ چیزی که میتوانست حداکثر بهرهبرداری در تحریک احساسات و مظلومیت خود و همراهانش نماید. ولی چنین نکرد و هیچ اشاره متعارفی نیز به این واقعه تلخ ننمود و نشانی از صدق و صفای خویش را مجدداً به منصه ظهور رساند و همه او را از این جهت تحسین نمودند.
پیام هفدم موسوی یک تفاوت آشکار با سایر پیامهایش داشت و آن اینکه اولاً مواضع خود را به صراحت و قاطعیت در مورد دخالت بیگانگان، منافقین، گروههای ضدانقلاب، عناصر اغتشاشگر یا شکنندگان حریم حرمت عاشورا و... بیان کرد و ثانیاً به طور مشخص چند راه حل روشن برای پایان یافتن بحران امروز مطرح نمود. راهحلها هم همه متعادل و در چارچوب قانون از جمله آزادی زندانیان بعد از انتخابات، امکان فرصت برای طرح دیدگاهها و دفاع از مواضع خود از طریق برگزاری اجتماعات و گفتگوهای تلویزیونی، برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و.. مسئله دولت را هم مجلس و قوه قضائیه واگذار نمود.
به نظر غالب عقلا و دلسوزان نظام که با نگرانی مسائل و وقایع جاری کشور را دنبال مینمایند، فرصت بسیار خوبی فراهم شده است که شایسته است متولیان امر و مؤثرین آنرا مورد توجه قرار دهند و عنایت نمایند که کشورداری فقط با اعمال اقتدار و استفاده از ضرب و شتم و زندان و دادگاه و... نیست گاهی و البته بیشتر لازم است با تدبیر و سعه صدر بیشتر و استفاده از رحمت و رأفت و لحاظ نمودن منافع ملی و مصالح کشور تصمیماتی اصولیتر و متناسب با شرایط زمان و اقتضائات دوران اتخاذ نمود و با تعامل و تفاهم، گفتگو و مذاکره، تعدیل مواضع و پرهیز از به رخ نمودن پارهای از رخدادهای ناصواب برخاسته از هیجانات و مناقشات، در حفظ آنچه که همه به ویژه جایگاه رهبری نظام نسبت به آن مسئولیت و تعهد دارند و آن حفظ یگانه یادگار رهبر کبیر و فقید انقلاب اسلامی و دهها هزار شهید به خون خفته است. یعنی نظام جمهوری اسلامی بکوشند، باشد که با تدبیر و تأمل و گذشت نارسانیهای گذشته جبران و فضای وحدت و تفاهم و همدلی برای پیشرفت و سازندگی ایران اسلامی با فضایی جدیی برخاسته از آزادی و انصاف و عدالت و قانون فراهم گردد.
و اداره امور کشور را بر اساس اصول و ظوابط حکمرانی کارآمد مبتنی بر مشارکت و جلب همکاری همه علایق و سلایق موجود در جامعه و همراهی جریانها و گرایشهای سیاسی متفاوت و متقابل بر اساس و با رعایت قواعد بازی در میدان رقابتها طراحی و به اجرا درآوریم و هر شهروندی و هر جریان سیاسی،اجتماعی احساس کند بر اساس عدل و انصاف میتواند در سرنوشت خویش دخالت داشته باشد، حرفش را بزند و دیدگاهش را به جامعه عرضه نماید. در صحنه انتخابات بدون دغدغههای قبلی و بعدی شرکت نماید، در مجلس دولت نقش واقعی خود را بدون تظاهر و ریا و بدون احساس محدودیت به خوبی ایفا نماید.
اما نکته مهمی که بر اساس تجارب گذشته باید به شدت به آن توجه شود و در رفع موانع و رسیدن به تفاهم و همبستگی بسیار مؤثر است، مسئله نیروهای افراطی طرفین ماجراست که لازم است از ابتدا پایشان از ماجرا کنار گذاشته شود و تحت تأثیر فشار و جوسازیهای آنان قرار نگرفت با عدهای از اینطرف غائله به پا خواهند کرد که با دشمنان ولایت و دلبستگان به جریانهای منحرف، عوامل بیگانه و مقابله کنندگان ارزشها و.. نباید مذاکره کرد، باید اینها به اشد مجازات برسند، باید اینها گوشه زندانها قرار گیرند، باید از قاضیهایی که حکمهای تند و سخت میدهند، علیه اینان استفاده کرد، تا همه توبه نکردهاند و در پیشگاه مردم از گذشته خود پشیمان نشوند و ... هیچگونه مذاکرهای نباشد.
در طرف مقابل هم عناصر افراطی و تندرو و با شیوههای مشابه از اینکه هرگونه سازی در مسیر اخلاق حقوق مردم خیانت است،مگر میشود با کسانی که چه و چه کردند و عدهای را بیگناه ضرب و شتم و زندان نمودند و عدهای را مظلومانه کشتند و... مذاکره کرد و تن به چنین حاکمیتی بدهیم و دولتی که برخاسته از انتخابات غیرقانونی و.. است بپذیریم.
تجربه نشان داده که افراطیها با امکاناتی که در اختیار دارند، نان خود را در اینگونه رفتارهایی که به مصلحت دین، نه رقبا، نه کشور و نه نظام است، میدانند و به این روشها دامن میزنند، برای حل اساسی مسئله افراد معتدل، خوشفکر، خوشسابقه و صاحب نفوذ در طرفین و افراد متعادل و مقبول در عرصه ملی و دینی به میدان آیند و دست به دست هم دهند که این معضل بزرگ به جز به کار گرفتن چنین شیوههایی حل و فصل نخواهد شد و باید توجه داشته باشیم که هر ساعت و هر روز که بگذرد، شرایط حل معضل سخت می شود. پس باید برخیزیم و برخیزند و قدم و کلام خیری جاری سازند و امید که لطف و عنایت الهی نیز یار گردد که: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»
انشاء الله
18/10/88