بسمه تعالی
در فاصله یکماهه سال جدید که طبیعتا همه انتظار دارند با تحول در طبیعت پهنه هستی و فراغت حاصله از ایام تعطیلات نوروزی و اندیشه و تدبیر درامور مهمه، دیدگاهها، سیاستها و برنامه های حساب شده و اصولی تری در جامعه مطرح و ارائه شود شاهدیم آقای رئیس جمهور با استفاده از روشهای متعارف گذشته مطالبی چالش برانگیزدرجامعه مطرح کردند و بعضا مصوباتی راهم گذارند که همگی فاقد یک پیشتوانه علمی، منطقی و کارشناسی است و اگر هم هست چیزی به جامعه ارائه نشده است از جمله به موارد ذیل می توان اشاره نمود.
1- وقوع زلزله درتهران قطعی است!
2- ایران ظرفیت 150 میلیون نفر جمعیت دارد!
3- دو فرزند کافی است حرف بی اساس است؟!
4- 5 میلیون نفر باید ازتهران خارج شوند در موقع خودش ازمردم میخواهم که خودشان از تهران بروند!!
5- پرداخت یک میلیون تومان وجه نقد برای هر متولد در سال89
و البته مسائل و مواضع مشابه دیگر
طبیعتا طرح اینگونه مسائل که یا جزء سیاست های کلی نظام و در حوزه وظایف مجمع تشخیص و اختیارات رهبری است. یا نیاز به قانون دارد و جزء اختیارات مجلس یا نیازمند بودجه مصوب که باید در قانون بودجه بیاید که نیامده است یا موضوع نیازمند یک مطالعه و بررسی همه جانبه کارشناسی، مدیریتی و اجتماعی است که همه باور دارند که چنین کاری در شان موضوعی مثل خروج نیمی از جمعیت تهران اصلا انجام نپذیرفته است بدیهی است طرح چنین سخنان و مواضعی گسترش بی اعتمادی مردم به تصمیمات و سیاست های دولت و دست اندرکاران اداره امور کشور و ایجاد بی نظمی ها و آشفتگی های جدید و مضاعف در عرصه امور اجتماعی و اقتصادی کشور را بهمراه دارد اضافه می نماید که این مسائل در شرایطی در جامعه طرح می شود که بخش زیادی از جامعه ذهنشان و فکرشان به کم و کیف اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها به عنوان مهمترین مصوبه مجلس در سال گذشته مشغول می باشد و این قانون در مناقشات فی مابین دولت و مجلس پس از تصویب و قطعیت همچنان گرفتار مانده است.
البته اضافه بر آن آثار و وقایع آسیب های فرهنگی اجتماعی سیاسی و امنیتی سال گذشته نیز همچنان اذهان جامعه را میرنجاند.
به نظر میرسد که در همه دنیا رسم سیاست براینست که موضعگیریها و سخنرانیها مهم مقامات ارشد و بویژه روسای دولت ها و کشورها توسط تیم های کارشناسی و صاحبنظر کاملا مورد بررسی همه جانبه قرارگرفته آنگاه در سطح عموم جامعه و رسانه ها مطرح می شود.
تا کی ما باید از روشهای نامطلوب در اداره امور کشور استفاده و انتظار داشته باشیم امور جامعه بهبود یابد؟ قطعا چنین شیوه های مدیریتی ما را به سر منزل مقصود چشم انداز به عنوان اصلی ترین برنامه فراگیر ملی و اساسی کشور نخواهد رسانید.