بسمه تعالی
یکی از معضلات و گرفتاریهای امروز جامعه ما پاسخگو نبودن دولت به مردم است! دولت گزارش کار صاف و درستی به مردم نمی دهد گزارش کارها عمدتا یا تبلیغاتی است یا کلی گویی یا مبهم و غیر مشخص، و البته تحلیل این شیوه برخورد از طرف دولت که دلیل این شیوه و رویه نیز محسوب می شود اینستکه بسیاری از مردم بی اطلاعند یا حواسشان جمع نیست، دقیق نیستند، اهل بررسی و مقایسته نیستند،بنابراین هر چی بگیم که جذاب باشد ولو با هر درصد گزافه، غلوّ یا دروغ جا می افتد، گزارشهایی مثل اینکه ما باندازه ابتدای تاریخ تا بحال کارکرده ایم، یا راه ساخته ایم... یا آبرسانی داشته ایم یا اینکه رشد تولید در کشور ما بی سابقه بوده است! یا از چندین کشور منطقه در تولید و استخراج نفت یا تولید انرژی یا ... جلوتر هستیم. اینها هیچکدام قابل استناد، قابل تایید یا قابل رد کردن نیستند، واقعا اینگونه اظهارات مبهم گویای حقایق و واقعیت ها نیستند و بر اساس آنها نمی توان چیزی را اثبات یا رد کرد.
موارد دیگر اینکه به ظاهر در اطلاع رسانیها به مردم عدد و رقم داده می شود ولی کارهای در دست انجام و کارهای انجام یافته و کارهایی که قرار است انجام داده شود را با هم جمع کنند و یک عدد سرجمع به مردم به عنوان اقدامات یا پروژه های انجام یافته اعلام میشود ولی در واقع 20% یا 30% آن بیشتر اجرا نشده است. بدیهی است در اینحالت نیز دروغ آشکاری به مردم گفته شده است.
نوع دیگری از گزارش نادرست و خلاف واقع که جدیداَ بیشتر باب شده است استفاده از واژگان مبهم و غیر قابل اندازه گیری است مثلا قرارداد اجرایی شده است یعنی ممکن است برای اجرای پروژه، عقد قرارداد شده یا 10 تا 20% آن بیشتر اجرا نشده باشد ولی در گزارش مثلا اعلام می شود پروژه راه ... به طول 90 کیلومتر اجرایی شده است ولی در عالم واقع 5 کیلومتر آن بیشتر اجرا نشده باشد.
هرچند که در ارائه گزارش های دولتها نوعی گزافه گویی رایج است ولی آنچه در چند سال گذشته با کمال تاسف شاهد بوده ایم بسیار عجیب و متفاوت بوده است دولتی که از طرف مردم و به وکالت از مردم مشغول بکار شده است و باید به مردم سخن راست، صحیح، روشن و بدون غل و غش بگوید در غالب و اکثر گزارش ها و اطلاع رسانی های خود اینگونه مخدوش، مبهم و غیر واقعی با مردم روبرو شده است.
حالت های پیچیده تر و زشت تر آن در اعلام نرخ های اقتصادی است مثلا میزان رشد اقتصادی، کاهش نرخ تورم، نرخ بیکاری، سرمایه گذاری خارجی و امثالهم است که فاجعه دو چندان و مضاعف می باشد که هم در شیوه اندازهگیری دست کاری می شود هم در نحوه ارائه از روشهای غلط فوق الذکر استفاده می گردد. براساس چنین آمارهایی مشخص می شود که این دولت در مقایسه با دولت های گذشته بهترین عملکرد را داشته است، تورمی در کار نیست!، وضع اشتغال خیلی خوبست! و بیکاری کاهش یافته!، سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای تولید و سرمایه گذاری در ایران صف کشیده اند و با هم رقابت می کنند. ولی عملا مردم رشد مستمر و بی رویه قیمت ها را مشاهده می کنند، رکود بازار و اقتصاد را با تمام وجودشان حس می کنند بیکاری فرزندان و نزدیکانشان به عنوان یک دغدغه جدی لمس می کنند و خود را زیر بار انبوهی از مشکلات رنجیده و ناتوان می بینند، و در چنین اوضاع و احوالی فشارهای ناشی از تحریم نیز مزید بر علت می شود و خوشمزه تر آنکه بدون توجه به شرایط و با عالما و عامرا طرحهای عجیب و غریبی همچون پرداخت یک میلیون تومان برای هر فرزند جدید بدون هیچ مبنای کارشناسی و مجوز قانونی مطرح می شود البته در کوتاه مدت اثر تبلیغی، روانی و نوعی عوامفریبی ویژه که بازخورد جدیدی از بی صداقتی با مردم است را مشاهده می کنیم و به اعتراضات قانونی نمایندگان مجلس نیز وقعی گذاشته نمی شود.
آیا اینست رفتار یک دولت اسلامی با مردم و فرموده امام راحل با "ولی نعمتان خود" ؟!
البته به نظر می رسد اگر هدف اصلی جذب رای باشد بعضی از این اقدامات در کوتاه مدت جواب خواهد داد...
سعی میکنم در یادداشت های بعدی اگر توفیق یار شد مصادیق مشخص تری از اینگونه اظهارات نادرست را مطرح نمایم.
سیدحمید کلانتری