ثبت نام و حضور هاشمی در انتخابات موجی از تحرک و امید را در جامعه ایجاد کرد. یکی از رسمی ترین شاخص های سنجش عمومی آثار این حضور نرخ ارز و سکه و دلار بود که بلافاصله از خود واکنش مثبت نشان داد و کاهش یافت. عدم تأیید هاشمی در مقابل شوک سنگینی بر پیکر جامعه وارد ساخت و دوباره شاخص به جای خودش برگشت و امید و نشاط پدید آمده به یأس و سرخوردگی مبدل گشت. اما موضع گیری حکیمانه و بزرگوارانه هاشمی جامعه را به پرهیز از هرگونه عکس العمل منفی و یا تندی وادار ساخت.
کاندیداهای هشت گانه مانده در عرصه انتخابات، رقابت و فعالیت انتخاباتی و تبلیغاتی خود را آغاز نموده اند. به نظر می رسد هر چه زمان می گذرد با فروکش نمودن موج ناراحتی رد صلاحیت و تقویت واقع بینی و رفع شرایط شوک زده، شرایط به نفع روحانی و عارف در حال تغییر است. احساس عمومی جامعه این است که این دو متعلق به دو جریان موفق مدیریتی و اجرایی کشور یعنی دولت های سازندگی و اصلاحات هستند.
جامعه تصور دارد که سایر کاندیداها کم و بیش در ادامه جریان موجود در کشور حرکت خواهند کرد و تغییر قابل توجهی در شرایط رخ نخواهد داد. اما تنها با رأی آوردن عارف یا روحانی زمینه ای برای تغییر فراهم می شود. چون در اینصورت جریان وسیع اصلاحات و مدیران و نخبگان دوران سازندگی و اصلاحات به طور طبیعی به حمایت یکی از ایندو که پیروز انتخابات باشد، بر خواهند خواست.
آنچه مسلم و بدیهی است این است که حضور هر دو این عزیزان ضریب اطمینان دست یابی به پیروزی را به حداقل کاهش می دهد. و یا اینکه یکی با شرایط ناپایدار و شکننده به دور دوم می رسد. البته شاید هم بر اساس یک احتمال هر دو به دور دوم برسند که قدری خوشبینانه خواهد بود.
در چنین شرایطی بهترین گزینه ائتلاف خواهد بود. کنار آمدن یکی به نفع دیگری و همکاری مشترک موثر در دولت آینده. بدیهی است که اگر دکتر روحانی و دکتر عارف به این تفاهم برسند که امر بعیدی نیست، پس از آن زمینه حمایت مشترک خاتمی و هاشمی را بر کاندیدای واحد فراهم خواهند ساخت. بدون ائتلاف نه هاشمی و نه خاتمی آمادگی حمایت رقابتی نخواهند داشت.
مردم و دوستداران انقلاب و نظام از این دو عزیز انتظار دارند که با درس گرفتن از تجارب تاریخی اجازه ندهند با هر دلیل و منطقی که ممکن است بر اساس آن عمل کنند، شکست یک جریان اثربخش و کارامد با حذف هر دو از صحنه مدیریت کشور حذف شوند.
مردم از اندیشمندان و بزرگان سیاسی که سال های طولانی سابقه خدمت و تلاش داشته انتظار دارند که منافع و مصالح ملی را بر منافع و خواست های شخصی شان ارجح بدانند. تجربه نادرست و ناموفق انتخابات 84 به هیچ وجه نباید تکرار شود. اشتباه بزرگ و استراتژیک 2-3 نفر در انتخابات 84 همه مصائب بعد از آن را ر قم زد. اگر در آن زمان یکی دو نفر به نفع دیگری کنار می رفتند، شاهد 8 سال از دست دادن فرصت های طلایی و ناکامی های مدیریتی و اجرایی و آثار سو اقتصادی، مدیریتی و بین المللی و وقایع تلخ سال 88 و بعد از آن نمی بودیم. بزرگان بزرگی خود را در چنین موقعیت ها و لحظات سرنوشت سازی با اتخاذ یک تصمیم خداپسندانه نشان خواهند داد و در تاریخ ماندگار خواهند شد.
همه موثرین اعتقاد دارند با شناختی که از هر دو کاندیدای محترم سراغ هست، و هر دو برخوردار از وفاداری به نظام، اسلام و ایران، سعه صدر، مردم دوستی و خدمت گزاری، صداقت و تعهد، تقوی، اعتدال و نجابت هستند، با پذیرش حاکمیت بزرگان مورد قبول طرفین، اجر بزرگ الهی و دعای همیشه ماندگار مردم را نصیب خویش خواهند ساخت و عملا نشان می دهند هر دو شایسته بزرگی هستند و با پذیرش این تصمیم کشور را از تداوم ناکامیها و ناکارآمدی ها و مردم را از رنج و فقر و بیکاری نجات خواهند داد. لحظات، لحظات حساسی است. اقدام در موقع و زمان مناسب خود شایسته ستایش است.