همه بیاییم دعای تحویل سال را با حالی خوش و با نیتی پاک و خیرخواهانه و با قلبی آکنده از عشق، با تمام وجودمان زمزمه کنیم و از خدای مهربان و تحول دهنده حال ها بخواهیم حال همه مردم را به سوی خیر، خوشی و خوبی با رفع همه مشکلات پیش رو متحول سازد. از خدا تحول همه جانبه بخواهیم. حتماً از گذشته و ضعف های کوچک و بزرگ مان طلب مغفرت کنیم و فکر و دل خود را برای تحول آماده سازیم. همه، به ویژه آنان که در سرنوشت جامعه و در بهبود شرایط مردم و پیشرفت کشور موثرند باید در این دعا و این تحول خواهی و در این نیایش بزرگ مشارکت نمایند.
از خدا بخواهیم؛
جامعه ما را از افتراق، دو دستگی و چند دستگی ها به سوی همدلی، همکاری، رفاقت و وحدت فراگیر متحول سازد تا بپذیریم که تنها راه رفاه و آسایش ملت و رشد و پیشرفت کشور، وحدت است و رفاقت؛ نه تفرقه و تخریب. بپذیریم در انتخابات گوناگون با اخلاق و در چارچوب قانونی، با جدیت رقابت کنیم و بعد از آن به گروه یا فرد برگزیده دست همکاری و کمک دهیم و بپذیریم برای رسیدن به این منش باید باب گفت و گو مباحثه و تضارب آراء و اندیشه ها را باز کنیم، باید گفتن و شنیدن، احترام گذاشتن به آراء گوناگون و مخالف، تبدیل به یک رویه پایدارشود.
تحول دیگری که جامعه به شدت انتظارش را می کشد، همکاری همگانی در مبارزه و مقابله همه جانبه با هر گونه فساد، رشوه، اختلاس و سوء استفاده از بیت المال است. دولت، قوه قضائیه، دستگاه های نظارتی، اطلاعاتی، انتظامی با مشارکت رسانه ها، سازمان های مردم نهاد و همه گروه های مردمی در قالب یک برنامه جامع، عزم خود را برای شناسایی، افشاء و مقابله با هر منفعت نامشروع، در هر جایگاهی جزم نمایند و هیچ خط قرمزی در این راه به جز خدا و منافع ملی مد نظرقرار ندهند و به مردم گزارش دهند و مطمئن باشیم این تحول قطعاً موجب اعتماد مردم به نظام و برگشت سرمایه های اجتماعی از دست رفته خواهد شد.
تحول و ارمغان سومی که خوب است در تحویل سال بخواهیم این است که خدای مهربان به همه در هر شغل، مسئولیت، سمت و موقعیت اجتماعی که هستند، توفیق دهد هر کاری بر عهده دارند ولو کوچک، آن را خوب انجام دهند و هر کس تلاش نماید هم صادق، هم درستکار و هم گره گشا باشد.
یک لحظه در نظر بگیرید اگر این تحول در اندیشه و گفتار جامعه رخ دهد، اگر کارمندان، کار مردم را بهتر راه بیندارند، اگر مدیران بهتر برنامه ریزی و نظارت کنند، اگر معلم و استاد بهتر درس بدهند، اگر دانش آموز و دانشجو بهتر درس بخوانند، اگر کاسب و تعمیرکار و فروشنده و راننده و هر فردی در هر صنفی وظیفه اش را درست و سالم و به موقع انجام دهد و البته اگر مدیران ارشد در دولت و نمایندگان محترم در مجلس و قضات در دستگاه قضایی درست عمل کنند، برنامه های درست ارائه بدهند و خوب مدیریت کنند و با بررسی های کارشناسی دقیق تر، طرح ها و برنامه ها و اقداماتی را تصویب کنند و به اجرا بگذارند که از حداکثر کارآمدی و بهره وری در تامین منافع ملی و آحاد جامعه به ویژه اقشار ضعیف و مناطق دوردست و محروم برخوردار باشند، چقدر سریع به سمت رشد و توسعه کشور و حل مشکلات قدم بر میداریم.
تحول چهارم که قطعاً مورد استقبال و همراهی جامعه قرار میگیرد، نزدیک تر شدن مسئولین، مدیران و موثرین و بزرگان در سطوح مختلف به مردم و به ویژه توده های محروم و مستضعف است. چقدر زیباست که بزرگان جامعه و استان ها بیشتر در کوچه و بازار و در بین مردم دیده شوند، به میان مردم بروند، مستقیماً حرف ها و دردهایشان را بشنوند، بدون هرگونه تکلف و تشریفات و نیروهای همراه حداقل هفته ای یک بار، ساعتی در هفته، ساعاتی در ماه فضایی فراهم شود که در محلات و مراسم ها، در جشن ها و عزا ها، در غم ها و شادی های مردم شرکت کنند. چقدر دوست داشتنی بود رابطه صمیمانه بزرگانی چون شهیدان محراب، شهید مدنی، شهید صدوقی، شهید دستغیب و ... آنها با مردم کوچه و بازار چقدر راحت متوجه کمبودهای مردم میشدند و چقدر سریع در رفع مشکلاتشان تلاش میکردند؛ به ویژه در بحران ها. مثلاً به خاطر دارم شهید صدوقی چقدر سریع برای مردم زلزله زده طبس یا زلزله زدگان سیستان و بلوچستان، امکانات مردم یزد را بسیج کرد و خود ساده و بی ریا در توزیع کمک های مردمی حضور یافت و مدیریت کرد و درِ دفترش همیشه به روی همه باز بود.
اخیراً اقدامات امام جمعه محترم و ارزشمند تبریز در حذف تشریفات و حضور ساده و بی آلایش در بین مردم بازتاب بسیار خوبی داشته است. پیام همه اینها این است که مردم تشنه عدالت هستند، با تبعیض ها مخالفند و دوست دارند دیده شوند و به آنها محبت شود و احترام گذاشته شود. پس بدون هیچ بهانه و توجیهی مسئولین باید به مردم برگردند.
اما تحول پنجمی که بیشتر مخاطبش متولیان مسائل فرهنگی، اجتماعی، دینی و همه مردم هستند، تحول در روش های تبلیغی، تربیتی و آموزش های دینی و اخلاقی است. آنچه قطعاً باور داریم و بعضی بزرگان نیز بر آن اذعان داشته اند، این است که در تبیین، ترویج و گسترش ارزش های دینی و رشد اخلاقی در جامعه و جذب جوانان نسل سوم و چهارم به سوی این باورها و ارزش ها، دچار چالش های جدی بوده و هستیم، به ویژه با توجه به تغییرات گسترده ای که در دنیای مجازی در تعاملات اجتماعی به وجود آمده است.
به نظر میرسد حوزه های علمیه، مساجد، مدارس، دانشگاه ها، رسانه ها و به ویژه رسانه ملی باید روش های جدید و جذابی در تبلیغ و اشاعه فرهنگ دینی طراحی کنند و به اجرا بگذارند، باید با دنیا و فضای واقعی جوان و نوجوان امروز و آنچه در بین آنها و در اندیشه آنان میگذرد بیشتر آشنا شد. باید روش های جذاب و ایجابی را گسترش داد و از روش های سلبی و بازدارنده پرهیز کرد، باید آموزه های دینی را با زمزمه های محبت در هم آمیخت و در زرورق های زیبا، با ادبیات جدید عرضه نمود تا مورد پذیرش قرار گیرد.
قطعاً روش های تبلیغی در این زمان با دوران انقلاب و دفاع مقدس و شرایط آن متفاوت باید باشد. خدا رحمت کند آزاده سرفراز ابوترابی را؛ وقتی از او پرسیدم رمز موفقیت شما در جذب اسرا و حتی مخالفین در دوران اسارت چه بود؟ در یک کلمه جواب داد: «محبت». باید بپذیریم که «از محبت خارها گل میشود.»
باید به آیه 159 سوره آل عمران، تذکر خداوند به پیامبر رحمت بازگردیم که فرمود: ای پیامبر اگر تو تندخو بودی و با روشهای خشن با مردم روبرو میشدی، مردم از گردت پراکنده میشدند؛ ولی به لطف الهی دلها به سوی مردم نرم شد و اینگونه توانستی موفق شوی. حال از مردم در گذر و برای گناهانشان طلب استغفار کن.
و البته تحولات دیگر فردی و اجتماعی هم هست که باید از درگاه خدای بزرگ در آستانه تحویل سال طلب نماییم و برای پیشگیری از تطویل مطلب، به آنها نمیپردازم.
بار خدایا! ای تحول دهنده دلها و احوال! حال ما و جامعه ما و همه مسلمانان را به بهترین حال متحول بفرما.
منتشرشده در روزنامه شهروند 27 اسفند