به بهانه گرامیداشت هفته تعاون به نظرم رسید بر این نکته تاکید کنم که مهم ترین نقش و کارکرد اقتصاد تعاونی چیست؟
با عنایت به تجارب چندین ساله و مدیریت بخش تعاون و بررسی همه تجارب گذشته و توفیقات سایر کشورها در حوزه تعاون به این نتیجه مهم دست یافتیم که تعاون و تعاونی میتواند با رویکرد توانمندسازی جوانان، زنان و روستاییان به ویژه در مناطق محروم و دور دست کشور برنامه عمل اثربخش برای مشارکت مردم در توسعه تولید و ایجاد اشتغال پایدار باشد.
یکی از مسائل مهمی که اقتصاد کشور امروز با آن روبه روست بیکاری و انواع بیکاری های پنهان، مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک و رشد حاشیه نشینی در اطراف شهرهای بزرگ و اضافه شدن معضلات ناشی از آن می باشد.
برای رسیدن به توسعه پایدار راهکار درست و اصولی این است که توسعه را از پایین شروع کرد از روستاها خانواده ها و محله های شهر های کوچک ظرفیت های کار و تولید را با شناسایی و بررسی مزیت های نسبی هر منطقه شناخت و برای بهتر شدن آن برنامه ریزی و تلاش نمود.
بدیهی است که در امر توسعه روستایی و توسعه متوازن مناطق محروم همچون سایر حوزه های توسعه اصلی ترین نقش و مردم و مشارکت مردم ایفا می کند. قطعاً منطقه و روستایی و توسعه را خواهد چشید که مردم توسعه یافته و توسعه گرایی داشته باشد. در این رابطه توجه به آموزش های فنی و حرفه ای با گرایش های روشن تولید مبتنی بر شرایط و امکانات هر منطقه گام بعدی است. برای توفیق هرچی بیشتر در این حوزه باید به سازماندهی ظرفیتهای انسانی همت نمود تا تشکل های سازمان یافته بتوانند مزیت ها و استعدادهای بالقوه منطقه و محل و روستای خود را به خوبی شناسایی و به بالفعل تبدیل نمایند.
در این راستا با توجه به تجارب بشری در دنیا و ایران به این نتیجه مهم دست یافتیم که مناسب ترین الگوی حقوقی برای سازماندهی ظرفیتهای مردمی و طبیعی شکل گیری تعاونی است در قالب تعاونی های کشاورزی، دامداری، پرورش ماهی، زنبور داری و صنایع دستی، گردشگری، پوشاک و تعاونیهای توسعه روستایی و تعاونیهای زنان سرپرست خانوار است.
تجربه نشان داده است که اگر شرکتهای تعاونی در روستاها، دهستانها و شهرهای کوچک با مطالعه و بررسی های اولیه لازم و مشارکت افراد مقبول و شایسته شکل بگیرد نزدیک ترین الگو به فرهنگ و سنن روستایی است. فرهنگ تعاون و کار جمعی در روستاهای ما در قالب مرمت و لایروبی قنوات آبیاری برداشت محصول دامداری و چوپانی در گذشته امری موثر در اقتصاد و حیات روستاها بوده است.
شرکتهای تعاونی که مورد اعتماد و وثوق مردم باشند و از توانایی های اولیه برای فعالیت اقتصادی برخوردار باشند می توانند منابع خورد مردم محلی را به خوبی جمع کنند و آنها را در مسیر اشتغال و تولید اثر بخش سازند منابعی که جدا از هم خاصیت قابل قبولی ندارد در کنار هم جمع شدن منابع از تسهیلات اشتغالزایی و حتی قرض الحسنه می تواند استفاده نمایند و واحدهای تولیدی و و خدماتی قابل قبولی را تشکیل فعال نمایند.
تجربه ای که از دو سال قبل در قالب طرح روستا تعاون در معاونت تعاون وزارت تعاون کار و رفاه برای استفاده و مدیریت اصولی تسهیلات اشتغالزایی در روستاها به اجرا درآمد قابلیت نقد و بررسی و پالایش دارد تا با رفع نواقص احتمالی به عنوان یک مدل مطلوب در توسعه روستاها و مناطق محروم به کار گرفته شود.
البته اقدامات مشابه توسط سازمان جنگلها و مراتع در قالب طرح ترسیب کربن در خراسان جنوبی و جنوب کرمان وجود دارد یا بنیاد مستضعفان در مناطقی مثل قلعه گنج یا بنیاد برکت در فقرزدایی در استانهای محروم مثل سیستان و بلوچستان داشتهاند، همگی در استفاده از مدل تعاونی برای فعالیت جمعی و مشارکت مردم مشترک هستند.
به نظر اینجانب در شرایط فعلی که کشور با مشکلات ناشی از تحریم از جمله فقر و بیکاری روبهرو هست هر سال حداقل در 10 هزار روستا یا کنون فعالیت یا بسیج امکانات و اعتبارات پراکنده و جدا از هم در اختیار نهادهای حمایتی و تسهیلات بانکی تشکیل این تعاونی ها را میتواند فعال نماید و البته این هدف خیلی بزرگی نیست به شرط اینکه: "همت سلسله جنبان شود"