سالهاست کشور ما با پدیده و بحران سیل ناشی از بارانهای موسمی روبروست. بخشی از این بحران قطعاً ناشی از کم توجهیها و غفلتهای بزرگ درحفاظت مطلوب از منابع طبیعی، جنگلها و مراتع و حوزههای آبخیز میباشد.
وقتی درختهای جنگلی قطع، مراتع تخریب و نهایتا پوشش گیاهی ضعیف میشود، در بارشهای شدید هستههای سیل تشکیل میشود و از به هم پیوستن روان آبها و شستشوی خاک، راه برای پیدایش سیلهای مخرب باز میشود. اگر آمار ناشی از خسارات سیل را درست، کامل و جامع بررسی کنیم، علاوه بر آن که جان دهها انسان بی گناه در سیلابها گرفته میشود، خسارات مالی این بحران بسیار گسترده است و شاید از میزان چند ده هزار میلیارد تومان عبور کند. خرابی خانهها، مزارع، رودخانهها، جادهها، پلها، مسیرهای راه آهن و هزینههای فراوان برای کنترل سیلابها و کاهش بلایا، همه خسارتهایی است که بر جامعه و کشور تحمیل میشوند.
از نگاه دیگر که به موضوع بنگریم، بخش زیادی از کشور ما از مشکل خشکسالی، کم آبی و بی آبی به دلیل شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی رنج میبرد؛ به گونه ای که گاهی حتی برای تامین آب شرب، دچار مشکل هستیم. بخش زیادی از کشاورزی مردم دچار آسیب میشود یا به دلیل افت سفرههای زیرزمینی و کم آبی قنوات یا خشک شدن آنها با کاهش سطح زیر کشت در روستاها و به تبع آن پایین آمدن درآمد، اشتغال و رشد بیکاری و مهاجرت رو به رو هستیم.
مردم کشور ما در استفاده از آبها و روان آبها تجربه تاریخی دارند، ابداع قنات بر اساس شناخت سرزمین و اقلیم خشک توسط ایرانیان طراحی و اجرا گردیده، به طوری که برخی از آنها یک میراث تاریخی محسوب میشوند.
حال، سوال اصلی این است که چرا ما از این نعمت بزرگ باران نمیتوانیم به خوبی بهره بگیریم؟ چرا بخش زیادی از نزولات آسمانی به سیل تبدیل میشود و عمده آن از دسترس خارج شده و به سمت دریا حرکت میکند و در مسیر خود تخریبهای زیاد به همراه میآورد؟ شاید اگر هر سال بخشی از بودجه ناشی از خسارات سیل به طرحهای اصولی و سنجیده آبخیزداری، احیاء منابع طبیعی، درختکاری و بوته کاری تخصیص داده و از تجربیات سنتی و دانش بومی کشاورزان و ساکنان مناطق به خوبی استفاده شود، با نگاهی میان مدت و بلند مدت شاهد دستاوردهای ارزشمندی شویم.
سطح آبخیزهای کشور بسیار گسترده است، با بودجهها و امکانات متعارفی که هر سال در قانون بودجه میآید، نمیتوان گامهای بزرگی برداشت. اگر مشکل خشکسالی، بیابان زایی و گسترش طوفانهای پر از غبار، رانش زمین و فرسایش خاک را در نظر بگیریم و آن گاه با نگاهی انسانی، تخصصی و عالمانه و پرهیز از سوء تدبیرهای گذشته نهضت آبخیزداری و احیای منابع طبیعی را در اولویت قرار دهیم، اگر پروژههای آبخیزداری شامل احداث آب بند، تراس بندی، چاله کنی، گابیون بندی در مسیرهای حادثه خیز و همراه آن نهال کاری و فعالیتهای بیولوژیک گسترش یابد و فراگیر شود، قطعاً شاهد آثار درخشان آن برای چند سال آینده و نسلهای بعد خواهیم بود.
مشکلات زیست محیطی از این طریق تعدیل میشوند، نگرانی از بحران سیل کاهش مییابد، خاک به عنوان یک ثروت بسیار گرانبها دچار فرسایش و تخریب نشده و به دریاها نمیریزد، بسیاری از سدها از رسوب پر نمیشوند و مخازن آنها کاهش نمییابد. شهرها، روستاها، اماکن مسکونی، مزارع، کارخانجات و راهها بسیار کمتر دچار مشکل و آسیب میشوند و در یک باران چند روزه شاهد مرگ دهها نفر از هموطنانمان نخواهیم بود.
پس مهمترین تکلیف امروز بر عهده دولت و سازمانهای وابسته همچون وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان محیط زیست است. خوب است مسئولین ذیربط برنامههای خود را در این رابطه به اطلاع جامعه و مردم برسانند و طرحهای مطالعه شده کارشناسی را برای تامین اعتبار و بودجه به مجلس ارائه نمایند و مجلسیان که به عنوان نمایندگان مردم، این روزها به خوبی درد مردم را در مناطق و شهرها و روستاهای آسیب دیده مشاهده نموده اند، همت موثری با تصویب بودجههای ویژه برای طرحهای آبخیزدآری و احیای منابع طبیعی بنمایند تا این کار به نهضتی فراگیر تبدیل شود.
سید حمید کلانتری، رئیس اسبق سازمان جنگلها و مراتع کشور