سفارش تبلیغ
صبا ویژن


قانون حجاب و عفاف، درخدمت گسترش بیدینی و تخریب جامعه - شهر خوبان


درباره نویسنده
قانون حجاب و عفاف، درخدمت گسترش بیدینی و تخریب جامعه - شهر خوبان
سید حمید کلانتری
در بهار سال 1335 در همت آباد در 30کیلومتری یزد متولد شدم. حدود سه سالگی از یزد به تهران رفتیم. در آن سالها خیلی ها به دلیل خشک شدن قنات آبادی به تهران و اطراف مهاجرت کردند. دوران ابتدایی در میدان بروجردی زندگی می کردیم.وبعد به خیابان پیروزی و کوکاکولا رفتیم. در فعالیتهای فرهنگی،مذهبی مسجد مسلم ابن عقیل و مسجد حضرت محمد ( ص) که از مساجد فعال تهران و منطقه بودند،تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت داشتم. بعد از دریافت دیپلم ریاضی در انشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) پذیرفته شدم. از همان سال اول جزء جمعی بودم که مجموعه فعالیت های مبارزاتی دانشگاه را برنامه ریزی و هدایت می کرد. در سال 56 ازدواج کردم ، حاصل ازدواج 4 فرزند( 2پسر و 2دختر ) می باشد. خدای مهربان را به خاطر داشتن همسرو فرزندانی خوب و همراه همیشه شاکرم. پس از انقلاب یک سال مدیر دبیرستان آذر شدم و از بهار سال 60 به جهاد سازندگی پیوستم. جهاد درسهای بسیار زیادی در امور مختلف به ویژه برنامه ریزی ، مدیریت کار با مردم به ویژه جامعه شریف روستایی نصیبم ساخت. دوسال و نیم معاون ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ و پس از پایان جنگ به عنوان معاون امور اجتماعی وزارت جهاد و بعد معاون ترویج و مشارکت مردمی انتخاب شدم. پس از 4سال ونیم خدمت در این مسئولیت به دلایلی 4سال از جهاد خارج شدم. 2سال به عنوان مشاور وزیر ارشاد و 2سال هم معاون پژوهشی دبیرخانه شوراهای جوانان. با انتخاب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور در 2 خرداد 76 دوباره به جهاد برگشتم و به عنوان معاون وزیر و رئیس سازمان جنگلها مراتع کشور معین شدم. بعد از 4سال به دعوت دوستان و برادران یزدی و با تصویب دولت به عنوان استاندار یزد منصوب شدم. 4سال و 40 روز هم در این مسئولیت که فضای جدیدی از کار و تلاش در عرصه منطقه ای بود، در خدمت همشهریان خوب و عزیز یزدی فعالیت نمودم و فرصتی فراهم شد تا با نیازها ، استعدادها ، امکانات و محدودیت های توسعه استان از نزدیک آشنا شوم. پس از بازگشت به تهران طی دو سال گذشته به صورت تمام وقت و پاره وقت در دبیرخانه مجمع تشخیص ، به عنوان مسئول کمیته مدیریت و نظام اداری مشغول بوده ام و البته در کنار این موضوع در چند موسسه عام المنفعه و غیردولتی و یکی دو شرکت همکاری نموده ام و حال در خدمت شهرخوبان به عنوان کانونی برای اندیشیدن
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
یزد
انتخابات
مناسبت
دیدارها
پیامها
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 88
بهمن 88
اسفند 88
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
اردیبهشت 90
تیر 90
مرداد 90
مهر 90
شهریور 90
آذر 90
آبان 90
دی 90
خرداد 91
مهر 91
آذر 91
آبان 91
دی 91
بهمن 91
فروردین 92
اسفند 91
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
تیر 93
مرداد 93
اسفند 93
بهمن 93
فروردین 94
شهریور 94
فروردین 95
بهمن 94
اردیبهشت 95
تیر 95
آبان 95
آذر 95
اردیبهشت 96
تیر 96
آذر 96
دی 96
اسفند 96
شهریور 97
خرداد 97
اردیبهشت 98
تیر 98
شهریور 98
دی 98
بهمن 98
مرداد 99
مهر 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اردیبهشت 0
تیر 0
خرداد 0
مرداد 0
شهریور 0
بهمن 0
دی 0
خرداد 1
مرداد 1
شهریور 1
خرداد 2
مرداد 2
اسفند 2
شهریور 3


لینک دوستان
یزدنا
یزد فردا
یزدآنلاین
سید محمد خاتمی
توان گستر
رستاق
شهرنیکان
بهارنو
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
قانون حجاب و عفاف، درخدمت گسترش بیدینی و تخریب جامعه - شهر خوبان

آمار بازدید
بازدید کل :350235
بازدید امروز : 16
 RSS 

به نام خداوند گشایشگر دانا

اگر یک بار قانون حجاب و عفاف را کامل بخوانی، بسیار متاثر و متاسف می‌شوی که این چه قانونی است و این قانون سراسر آشوب و به هم ریختگی با چه انگیزه و هدفی تدوین و تصویب شده است؟

آیا واقعاً این قانون با هدف اصلاح و تعالی جامعه تصویب شده یا برای ایجاد خشونت و رعب و وحشت و درگیری؟

آیا این قانون موجب تقویت گرایش مردم و جوانان به دین و تقوا و پاکدامنی است یا عاملی برای ضربه زدن به سرمایه اجتماعی و حداقل باورهای اعتقادی و دینی؟ آیا تهیه و تدوین کنندگان این قانون به تجربیات گذشته در رفتارها و اقدامات بازدارنده مشابه مثل ممنوعیت ویدئو و ماهواره و بدحجابی توجهی داشته‌اند؟ آیا آنها را مفید دیده‌اند که چنین قانونی را تصویب کرده‌اند که تمام دستگاه‌های اجرایی و انتظامی و قضایی را درگیر بگیر و ببند مردم و جوانان می‌کنند؟

واقعیت این است که آنچه در این قانون آمده، به دلایل متعدد و با شناختی که از واقعیات و شرایط کشور و جامعه داریم نه اجرایی است، نه پذیرفتنی و نه مفید و اثربخش. بلکه اگر هم بتوان با به کارگیری همه تهدیدها و اعمال همه محکومیت‌ها آن را به ظاهر در بخشهایی از سازمانها و ادارات و... اجرا کرد، حاصل آن جز ترویج نفاق، ریا، دورویی، مهاجرت و افت سرمایه اجتماعی نخواهد بود.

 اما در نقد و نادرستی و ناکارآمدی این قانون با تاکید و باور به ضرورت ترویج درست و اصولی فرهنگ حجاب و عفاف با استفاده از روش‌های فرهنگی، تربیتی، اخلاقی و عقلایی، نکات ذیل را فهرست وار ذکر می‌نمایم:

الف_ آموزه‌های دینی ما چنین می‌گوید که:

1_لااکراه فی الدین؛ در پذیرش اصل دین اجبار نیست، هر کس بر اساس بررسی و تحقیق و اختیار خودش، آزادانه باید دین را انتخاب کند.

2_ طبق آیه صریح قرآن وظیفه پیامبر فقط ابلاغ دعوت است: ما علی الرسول الا البلاغ یا در سوره بقره آیه 272 آمده: لیس علیک هداهم، هدایت مردم بر گردن تو نیست.

3_ سوره انعام آیه 107 می‌فرماید: اگر خدا می‌خواست آنان شرک نمی‌ورزیدند و ما تو را پاسدار مردم قرار نداده‌ایم و وکیل آنان نیستی.

4_ سوره یونس آیه 99 می‌فرماید: اگر پروردگارت می‌خواست همه اهل زمین جبراً ایمان می‌آوردند آیا تو می‌خواهی مردم را وادار کنی تا ایمان بیاورند؟

5_ قرآن به ما می‌ آموزد که مردم را با پند نیکو و حکمت به راه خدا دعوت کنیم: ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنه.

6_ آموزه‌های دینی به ما می‌گوید: «من لا معاش له لا معاد له» همچنین «کاد الفقر ان یکون کفرا» یعنی بین ایمان و معاش رابطه ای مستقیم برقرار است. (شکم گرسنه دین و ایمان ندارد)

7_ و در روایتی از پیامبر خدا داریم که نان را گرامی بدارید که اگر نان نبود نه روزه می‌گرفتیم نه نماز می‌خواندیم (اهمیت شرایط اقتصادی در دینداری جامعه)

8_ خداوند عامل موفقیت پیامبر را در نرمخویی و مدارا با مردم می‌داند و می‌فرماید اگر تندخو بودی و رفتار خشن با مردم داشتی مردم از گرد تو پراکنده می‌شدند، پس از خطاهای مردم درگذر و برایشان طلب مغفرت نما و با آنان مشورت کن.

ب_ تجربه 40 سال گذشته نشان می‌دهد:

 به دلیل عدم استفاده از روش‌های آموزشی و تربیتی صحیح و ناآگاهی در چگونگی برقراری ارتباط و تعامل و گفتگو با جوانان و زنان، با کمال تاسف در کارهای فرهنگی و تربیتی نه تنها توفیق نداشته‌ایم، بلکه مجموعه رفتارها و اقدامات حکومتی، موجب فاصله بیشتر مردم به ویژه نسل جوان از ارزش‌های اخلاقی و دینی شده است. استفاده از روش‌های تبلیغی یک سویه در صدا و سیما و فقط توجه به سلیقه بخشی از مخاطبان، موجب افت شدید مخاطبین این نهاد فرهنگی و ملی شده است.

 نظام تعلیم و تربیت ما به دلیل نپرداختن به برنامه‌های مفید و اثربخش تربیتی و رفتاری، حاصلش فاصله گرفتن بخش زیادی از جوانان از ارزش‌های دینی و اعتقادی و مقاومت بخشی از آنان به رعایت ظواهر دینی مثل حجاب و پوشش گشته است و هنوز دست اندرکاران به جای پرداختن اصولی و علمی به مسائل اجتماعی و فرهنگی و درس گرفتن از روش‌های نادرست گذشته به دنبال برخورد با معلول‌ها و بگیر و ببند و جریمه و زندان هستند.

ج_ عدم توجه به تغییرات فناوری و ارتباطات جهانی:

نکته بسیار مهمی که بسیاری از دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی و مبلغین دینی ما نسبت به آن غفلت دارند، تغییراتی است که از سه دهه قبل با گسترش ارتباطات مجازی و اینترنت آغاز شده و جوامع، دیگر از حالت بسته و محدود با جامعه و فرهنگ جهانی به طور همزمان مرتبط هستند و هر لحظه و هر ساعت، هر کس می‌تواند با استفاده از موبایل در اختیارش به انواع و اقسام فضاها و امکانات سمعی و بصری در دنیا متصل شود و هرچه می‌خواهد ببیند و بشنود و علی‌رغم ایجاد انواع و اقسام محدودیت‌ها، باز این دسترسی ها به راحتی برای بسیاری از مردم به ویژه جوانان مهیاست.

 شرایط جدید، موجب گسترش طرح سوالات، ابهامات و شبهات زیادی در مسائل دینی و اعتقادی گشته که متاسفانه نهادهای دینی و بخش زیادی از مبلغین و عالمان دینی در پاسخگویی مناسب به آنها با زبان روز و به طور جذاب ناتوان هستند. تصویب کنندگان قانون حجاب و عفاف یا درک درستی نسبت به این تغییرات ندارند یا خود را به تجاهل می‌زنند و یا چون از روش‌های اثربخش متناسب با این شرایط آگاهی لازم ندارند، به جای استفاده از روش‌های ایجابی و مفید به روش‌های سلبی و بازدارنده و تهدید و شداد و غلاظ روی آورده‌اند که قطعاً زیانش به مراتب بیشتر از منافعش (اگر داشته باشد) خواهد بود.

د_ مردم برخوردهای دوگانه و متناقض را نمی‌پذیرند:

به نظر می‌رسد سیاستگذاران اداره امور کشور در پرداختن به مسائل دینی و رواج آن در جامعه اولویت‌بندی بر اساس اهمیت و جایگاه آنها را مورد توجه قرار نمی‌دهند، مسائل اساسی و مهم در حاشیه و اموری با درجه اهمیت کمتر، در راس قرار می‌گیرد. مثلاً استقرار عدالت در جامعه که اصلی‌ترین هدف انبیاء الهی بوده و از آرمان‌های انقلاب، فراموش می‌شود و ظلم و تبعیض در حوزه‌های مختلف به ویژه در امور اقتصادی به شدت گسترش می‌ یابد، خدمت به مردم و رسیدگی به معیشت آنان و توجه به اقشار متوسط و ضعیف از جمله کارگران و کارمندان و فرهنگیان علیرغم همه شعارها فراموش و سیاست‌های غلط و نادرست اقتصادی هر روز بر آنان فشار بیشتری وارد می‌سازد و تورم و گرانی هر روز شرایط را بر این اقشار سخت‌تر می‌سازد؛ ولی ربا خواری، که حکم جنگ با خدا را دارد در کنار اختلاس و ارتشا با کمال تأسف هر روز بیشتر گسترش می‌یابد و هیچ نهاد و ارگان و ستاد امر به معروف و نهی از منکری، صدایش در نمی‌آید و در مقابل همه به دنبال حجاب، تلاوت و حفظ قرآن، مجالس روضه و عزا و دیگر امور مناسکی و ظاهری دین شب و روز در تلاشند و فروع جای اصول و ارزش‌های اساسی دین را گرفته است. خوب است صادقانه تامل کنیم و چشم خود را خوب بشوییم و آنچه در جامعه می‌گذرد را بنگریم و اگر واقعاً درد دین داریم، به اصلاح امور اساسی بپردازیم و باور کنیم که «من لا معاش له لا معاد له»



نویسنده : سید حمید کلانتری » ساعت 8:48 عصر روز جمعه 03 آذر 16