بخش اول
نیم ساعت پس از شنیدن این خبر در صبح روز چهاردهم به ایشان اعلام آمادگی کردم که تمام امکانات ستادم در اختیار شما و خودم هم با طیب خاطر در خدمت شما هستم . ایشان تهران بود و قدری مردد، شب به یزد آمدند ، جمع دوستان ستاد بجز یکی ، دو گروه اعلام آمادگی داشتند ولی تردید ایشان یکی دو روز بعد یعنی روز شانزدهم که اولین روز تبلیغات بود برطرف شد
انتخابات مجلس در یزد بحمدالله با همه فراز و فرودهایش به پایان رسید و به لطف الهی ختم به خیر شد. برای اینجانب که از ابتدای امر درگیر مسئله بودم حضور در این عرصه خاطرات، برداشتها و آموزه های خاص خود را داشت که به نظرم رسید حال که ماجرا به پایان رسیده است خوبست ولو به اجمال به نکات برجسته و قابل توجه فرایند انتخابات اشاره ای بنمایم :
1- ثبت نام در انتخابات به توصیه دوستان زیادی که در این زمینه به جمع بندی رسیده بودند انجام پذیرفت، هرچند که یک دغدغه ی درونی همیشه داشتم که آیا رفتن به مجلس بهترین کاریست که میتوانم دنبال نمایم یا نه؟ و اصولا در مجلس می توانیم با توجه به مجموعه شرایط جاری منشا اثر باشیم ؟. در این رابطه از خدا خواستم اگر خیر و صلاحی برای من و مردم در این کار نیست ، امکاناتش را فراهم نسازد ، که ظاهرا چنین بود و چنین شد .در این مرحله در یک فرصت دو ، سه ماهه از آذر تا اوایل بهمن پیگیریهایی برای برقراری ارتباط با دوستان و آشنایان و افراد موثر انجام پذیرفت و ستاد اولیه شکل گرفت و رایزنیها گسترش یافت یکی از مسائلی که برای دوستان در این مقطع مطرح بود کاندیدایی همزمان اینجانب و آقای رضوی بود که هر بار مطرح می شد به آینده موکول می کردیم و می گفیتم در مقطع خودش به نحو مقتضی این مسئله حل خواهد شد . در این مقطع با حدود 50 نفر از افراد موثر ملاقات داشتم ، 40 جلسه در محلات ، روستاها،45 جلسه با گروهها و تشکلهای خاص و حدود 50 سخنرانی در جمعهای کوچک و بزرگ عمدتا در ایام محرم داشتم ، دو ستاد هم داشتیم اول در بلوار جمهوری در دفتر بیمه آزادگان و بعد در بلوار شهید صدوقی بود که تا پایان هم همین جا ستاد مرکزی بود ، ستاد جوانان هم در خیابان باهنر راه اندازی شد .
2- اتفاق دوم رد صلاحیت ها بود که تمام اصلاح طلبان استان به جز آقای تابش رد صلاحیت شدند که تعجب همگان را برانگیخت بویژه کسی فکر نمی کرد که واقعا دامنه رد صلاحیت ها اینقدر گسترش یابد که چنین افرادی را نیز در بر بگیرد با توجه به تبعات و هزینه های اجتماعی بالایی که این مسئله به همراه می داشت. ولیکن این اتفاق افتاد و با کمال بی انصافی و به دور از تقوی ، عدالت و قانون صلاحیت اینجانب و تعدادی دیگر از دوستان تایید نشد . آنچه در مورد این حقیر رخ داد ظلمی آشکار بود چرا که ظاهرا بر اساس اظهارات آمادگی تایید صلاحیت بود اما به شرط تغییر حوزه و یا انصراف از نامزدی انتخابات ، چرا که هیچ مستند دیگری جز چند مطلب کذب و دروغ برای این تصمیم نداشتند . متاسفانه هنوز هم دلیل مشخصی برای رد صلاحیت به اینجانب اعلام نشده است مکاتبه ای هم که در این رابطه با جناب آقای جنتی داشتم بدون پاسخ مانده است در هر حال علیرغم اعلام آمادگی و اقبال خوب و ارزشمند وبزرگوارانه مردم به اینجانب، این حق برای مردم و من ضایع گشت.
3- رخداد جالب توجه دیگر این بود که آقای اولیاء در آخرین روزو زمان اعلام تایید ها یعنی 4 اسفند تایید شد . نیم ساعت پس از شنیدن این خبر در صبح روز چهاردهم به ایشان اعلام آمادگی کردم که تمام امکانات ستادم در اختیار شما و خودم هم با طیب خاطر در خدمت شما هستم . ایشان تهران بود و قدری مردد، شب به یزد آمدند ، جمع دوستان ستاد بجز یکی ، دو گروه اعلام آمادگی داشتند ولی تردید ایشان یکی دو روز بعد یعنی روز شانزدهم که اولین روز تبلیغات بود برطرف شد تا اینکه با مشورت یکی دو نفر از دوستان موضوع را طی نامه ای به جناب آقای خاتمی منعکس نمودم ، ایشان هم با تواضع و بزرگواری بالایی پاسخی در شان خود مرقوم فرمودند و این پاسخ آغاز تلاشی دوباره شد . صبح جمعه هفدهم به یزد برگشتم و در جمع دوستان تقسیم کار مجددی شد . پی گیری کارهای چاپی دنبال شد و با یکی دو روز تاخیر یعنی در روز نوزدهم آماده شدند و نتیجه ای ارزشمند علی رغم محدودیت های زمانی و پراکنده شدن بعضی از گروهها و افراد ستاد در جمعه شب 24 اسفند حاصل شد. مهندس اولیاء در بین 18 کاندیدا رتبه نخست را کسب کرد.
4- هر چند که در دور اول آقای اولیاء کمتر از پانصد رای برای رسیدن به حد نصاب و انتخاب شدن فاصله داشت ولی ورود به دور دوم هم لطف دیگری داشت ، دوستانی که در دور اول دچار تردید شده بودند بازگشتند ، همه گروههای سیاسی و احزاب اصلاح طلب به وفاق رسیدند ، بعضی از هواداران مستقل و منطقی دیگر کاندیداهای دور اول نیز به جمع پیوستند . شور و حال زیبایی در مجموعه ستاد و همراهان موج میزد هر چند که دغدغه های جدیدی پیش آمده بود که به دلیل حضور بسیار کمتر مردم در دور دوم انتخابات احتمال رای آوردن آقای اولیاء کاهش یابد ولی با تلاش مستمر جمعی و با لطف و عنایت خداوند در ساعت 12 شب ششم اردیبهشت شاهد رای قاطع 58 درصدی مردم به اولیاء بودیم و این حاصل یک پروژه پنج ماهه بود که البته اوج آن در دو ماه آخر بود.
در بخش دوم این گزارش به نکات و حاشیه های انتخابات که در جای خود قابل تامل و توجه هستند ، می پردازم.