بارها شنیده ایم این جمله معروف را: "آقای مدیر در جلسه هستند". و دانسته ایم که واقعا "جلسه ای" هم در کار نبوده و منشی محترم برای آنکه اهمیت حضور خودش را اثبات کند انواع سوال ها را با اقسام پاسخ ها مخلوط می کند و نهایتا محترمانه سر طرف را به سنگ می زند و خلاص.
در اینکه واقعا مدیران ما اینقدر در جلسات مختلف حضور پیدا نمی کنند شکی نیست و آن مقداری هم که شرکت می کنند تمام و کمال دارای اهمیت فوق العاده نیست.
معدود و محدود مدیران بلندپایه کشور را می توان یافت که جلسات آنها مهم و فوق مهم باشد. مابقی را می توان در ردیف جلسات عادی قلمداد کرد، البته اگر خودشان عادی بودن کارشان را بپذیرند.
صرف نظر از مهم یا غیرمهم بودن جلسات، آنچه در این میانه دارای اهمیت است وقت تلف شده در جلسات است. با توجه به اینکه قیمت و دستمزد فعالیت مدیران معمولان بالاست و با گروه های پایین دستی تفاوت قابل توجهی دارد لذا هزینه و دستمزد ساعتی آنها هم بسیار زیاد است . مثلا اعضا هیات مدیره بانک x که ماهانه بیش از 5/5 میلیون تومان حقوق دریافت می کنند اگر در ماه 176 ساعت کار کنند ، قیمت هر ساعت فعالیت آنها بیش از 30 هزار تومان خواهد شد.
اگر این 30 هزار تومان را میانگین دستمزد مدیران در چنین سطحی بدانیم و اگر فکر کنیم که لااقل 50 هزار مدیر در چنین سطحی داریم- که بیشتر است- و اگر هر مدیری حداقل یک ساعت وقت خود را در جلسات تلف کند بالغ بر یک میلیارد و 500 میلیون تومان هزینه ساعتی جلسات خواهد شد.
سوال این است اگر مدیران ما در هر روز یک ساعت و در ماه 30 ساعت و در سال 365 ساعت وقت خود را در جلسات بی سرانجام تلف کنند چه هزینه ای خواهد داشت؟!
با مبنای ذکر شده می توان محاسبات گوناگونی انجام داد و اعداد متعددی به دست آورد. هر کسی می تواند پیش خود اعداد مناسب را بنویسد و جمع و ضرب و تقسیم کند و به عمق مطلب پی ببرد.