مهندس موسوی در ایام بعد از انتخابات تا به حال 9 بیانیه تنظیم و صادر نموده است. اما بیانیه آخر از جهات متعددی میتواند مهمترین بیانیه وی تلقی شود. از این بیانیهها میتوان دو تلقی و برداشت کاملاً متفاوت داشت که موضوع این یادداشت هم همین دو نوع نگاه و برداشت است.
یکی این برداشت که مفاد این بیانیهها تند، تحریکآمیز، تنشآفرین، ماجرا جویانه مغایر امنیت و منافع ملی است. بر اساس نگاه اول، اگر میرحسین موسوی از ابتدا اصولاً اقدام به صدور بیانیههای اعتراضی نمیکرد و به نظر نهادهای قانونی چون وزارت کشور و سپس شورای نگهبان احترام میگذاشت، اعتراضی به روند برگزاری انتخابات نمیکرد و به دکتر احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور قانونی تبریک میگفت، دیگر هیچ مشکلی در کشور به وجود نمیآمد، همه مردم و آنها که به او رأی داده بودند، دچار توهم انجام تقلب نمیشدند و شاد و خوشحال به کار خود مشغول میشدند و طبعاً هیچگونه درگیری، اغتشاش و در نتیجه آن ضرب و جرح و کشتهشدن هموطنان و نیروهای امنیتی رخ نمیداد.
مطابق این استدلال میرحسین موسوی به دلیل صدور بیانیههای خود و الفاظ به کار رفته در آنها، نظیر ایجاد ابهام، سوال، تشویش اذهان، انتقاد و تخریب دولت و دستاندرکاران انتخابات و اداره کشور و فراخواندن مردم به مقاومت و پایداری، معاون و شریک جرم تمام مشکلات به وجود آمده است و از همین رو باید مورد محاکمه نیز قرار گیرد. این، نگاه برخی نمایندگان حامی دولت، برخی مسئولان دولتی، برخی صاحبان تریبون و نیز مراکزی چون بسیج دانشجویی است که رسماً خواستار محاکمه میرحسین موسوی شدهاند.
در مقابل، نگاه دوم از زاویهای متفاوت این بیانیهها را اقدامی اصولی و عقلایی و دلسوزانه در راستای حفظ منافع ملی، استقلال و امنیت کشور و موجب تقویت نظام میبیند، صاحبان این نگاه معتقدند موسوی با نگاهی ژرف و تعهدی عمیق و انقلابی با این بیانیهها در راستای حفظ نظام جمهوری اسلامی، استقلال کشور از مداخلات بیگانگان، وحدت و همدلی جامعه، ایجاد امید به آیندهای بهتر، و رسیدن به اهداف مقدس تلاش و تدبیر نموده است.
این گروه معتقدند با نگاهی علمی و جامعهشناسانه و منصفانه به جامعه و محیط پیرامون خود، درمییابیم بخش زیادی از اقشار مؤثر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نخبگان جامعه، به دلیل استنباط جدی از وقوع تقلب در انتخابات (مستقل از اینکه قضاو ت و نظر مراجع رسمی نظام چیست) و وقایع و برخوردهای تندی که با شعار و هدف ایجاد امنیت و اجرای قانون با معترضین انجام شده، به شدت از دولت کنونی، رئیس آن و دیگر دستاندرکاران اداره امور عصبانی و دستکم دلگیرند و رشد شدید بیاعتمادی به نظام، از پیامدهای این برخوردها و اتفاقات بوده است.
برای موضعگیری عادلانه و منصفانه شایسته است همه مخالفان موسوی توجه نمایند آنچه مرتب و در کلیه سخنرانیها به بزرگی و عظمت آن مانور داده میشود، و به عنوان بزرگترین پدیده حضور و مشارکت مردم در انتخابات با جمعیتی قریب به 40 میلیون نفر و معادل 85 درصد واجدین شرایط بر آن افتخار میکنیم، حداقل 14 میلیون آن با حضور موسوی و کسانی که به او امید بسته بودند و به میدان انتخابات آمده بودند و موجی از تحرک و شور و هیجان را در فضای رقابتهای انتخاباتی آفریدند، محقق شد و اینان اکنون به شدت خود را زیانکار و ناکام در فضایی آمیخته با ابهام و سوءتفاهم میدانند و اضافه بر آن، مرتب سرزنش و تحقیر میشوند و فرصتی برای دفاع قانونی از خود و مواضع خود نمییابند.
حال اگر این واقعیت را بپذیریم که مهندس موسوی با این فرض این بیانیه را صادر نموده است، بهتر میتوانیم به بررسی این ادعا بپردازیم که اقدام وی اقدامی متعهدانه و مسئولانه در جهت حفظ نظام بوده است. در توجیه این مسئله لازم است به نکات و مسائل اصلی که مثلاً در این پیام آخر مورد تأکید میرحسین موسوی قرار گرفته است توجه نماییم:
1. در جای جای پیام به اعتلای اسلام و ارزشهای اسلامی و اسلام ناب تأکید و نهضت مردمی را اقدامی در این راستا تبیین نموده است.
2. دعوت جامعه به امید و نگاه مثبت به آینده و توجه به همبستگی و تفاهم حاصله از حرکت جمعی در انتخابات، از دیگر نکات مورد تأکید میباشد که با توجه به شرایط فعلی روحیه کنونی جامعه تقویت امید بالذاته موجب آرامش و همراهی اقشار دلگیر و آسیب دیده در جامعه خواهد شد که این آرامش، در زندگی و کارهای جاری، اداری، تولیدی... آنان اثر میگذارد.
3. موسوی جامعه را از هر گونه ساختار شکنی برحذر داشته و همگان را به رعایت قانون و به ویژه اجرای قانون اساسی که ظرفیتهای نهفته زیادی را بر آن مترتب میداند، دعوت نموده است.
4. این بیانیه، اتفاقات و وقایع ناگوار اخیر را یک اختلاف و مناقشه درون نظام دانسته و وصل کردن آن به بیگانگان را به هر شیوه، اشتباه محض و موجب زمینهسازی برای دخالت آنان میداند. این نگاه یعنی اوج توجه به حل مسائل، مشکلات و ناهنجاریها درون نظام توسط خودمان، یعنی خودباوری و استقلال و اتکا به خود به جای بیگانه؛ خوب است کسانی که مرتب بر طبل حضور بیگانگان میزنند، به اشتباه فاحش خود پی برند.
5. علاوه بر نکات مهم فوقالذکر، در این بیانیه به ظرایف دیگری نیز پرداخته شده که هر یک از منظری قابل تأمل است و در پایان ده خواسته یا انتظار جامعه از متولیان اداره امور برای ابراز حسن نیت و گام برداشتن به سوی آرامش و فضای مثبت و امید مطرح گردیده است که اکثر آنان مفید و قابل انجام میباشد و از جمله آزادی اجتماعات، مطبوعات و سایتها – پرهیز صداوسیما از رفتارهای تحریکآمیز، آزادی زندانیان اخیر، اصلاح قانون انتخابات و...
همه دوستان و افراد با حسن نیتی که در حوزه مدیریت نظام و تعهد کمک به حل و فصل متعهدانه این مناقشه بزرگ به نفع منافع ملی دارند، حتماً توجه دارند که اصولاً در مناقشات و دعواهای اجتماعی هیچوقت افراد تند، عصبانی و خشن نمیتوانند ایفای نقش نمایند.
بلکه بر شدت مناقشه و دعوا میافزایند و اولین کار بزرگترها و عقلا و صاحبان تجربه این است که افراطیها را از صحنه خارج سازند و آنگاه خود با چهرهای صمیمی، متواضع و فارغ از هرگونه خط و خطکشی و رجزخوانی، با کلامی لین و برخوردی متین وارد میشوند و طرفین را به آرامش، گفتگو و صلح دعوت میکنند و نوعاً هم در این اقدام خود موفق میشوند.
حال به نظر میرسد مهندس موسوی با نگارش و صدور این بیانیه و طرح شفاف مسائل و مواضع خود، این فرصت مناسب را برای حرکت به سمت منافع بلند مدت نظام پیشروی مسئولین صادق و دلسوز و علاقمند به حضور و اعتماد مردم گشوده است.
به هر حال این دو نوع نگاه کمابیش در بخشهایی از حاکمیت و مردم با گرایشها و شدت و ضعفهایی وجود دارد. البته عملکرد برخی مسئولان بیشتر به سمت نگاه اول گرایش داشته و امروز با گذشت سه هفته از انتخابات تاریخی 22 خرداد، باید بنگریم این نگاه و نگاه مقابل آن تا چه میزان به صلاح نزدیک بوده و کارآمدی خود را نشان دادهاند.
انتظار میرود مسئولین مؤثر کشور در سه قوه با نگاه مثبت و آرامشآفرین به مواضع مطروحه صادقانه و از موضع حفظ منافع ملی، تقویت وحدت و اعتماد عمومی و جلوگیری از تخریب بیش از حد سرمایه اجتماعی در چارچوب موازین قانونی بنگرند و از ادامه هرگونه برخوردهای تنشآفرین، افراطی و تحریکآمیز در سخنرانیها، گزارشها، مصاحبهها، خطبهها، نقطهای قبل از دستور، مواجهه با جوانان و دانشجویان، و جلوگیری از دستگیریها و حبسها با سعهصدر و دور اندیشی و توجه به مصالح نظام خودداری نمایند و فضای جامعه و کشور را به فضای امید، همکاری، تلاش، اصلاح اشتباهات گذشته، جذب نیروهای منتقد و مخالف، توأم با محیط نقد و نقدپذیری، راستی و صداقت، پاسخگویی و شفافیت تبدیل نمایند.
یکی این برداشت که مفاد این بیانیهها تند، تحریکآمیز، تنشآفرین، ماجرا جویانه مغایر امنیت و منافع ملی است. بر اساس نگاه اول، اگر میرحسین موسوی از ابتدا اصولاً اقدام به صدور بیانیههای اعتراضی نمیکرد و به نظر نهادهای قانونی چون وزارت کشور و سپس شورای نگهبان احترام میگذاشت، اعتراضی به روند برگزاری انتخابات نمیکرد و به دکتر احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور قانونی تبریک میگفت، دیگر هیچ مشکلی در کشور به وجود نمیآمد، همه مردم و آنها که به او رأی داده بودند، دچار توهم انجام تقلب نمیشدند و شاد و خوشحال به کار خود مشغول میشدند و طبعاً هیچگونه درگیری، اغتشاش و در نتیجه آن ضرب و جرح و کشتهشدن هموطنان و نیروهای امنیتی رخ نمیداد.
مطابق این استدلال میرحسین موسوی به دلیل صدور بیانیههای خود و الفاظ به کار رفته در آنها، نظیر ایجاد ابهام، سوال، تشویش اذهان، انتقاد و تخریب دولت و دستاندرکاران انتخابات و اداره کشور و فراخواندن مردم به مقاومت و پایداری، معاون و شریک جرم تمام مشکلات به وجود آمده است و از همین رو باید مورد محاکمه نیز قرار گیرد. این، نگاه برخی نمایندگان حامی دولت، برخی مسئولان دولتی، برخی صاحبان تریبون و نیز مراکزی چون بسیج دانشجویی است که رسماً خواستار محاکمه میرحسین موسوی شدهاند.
در مقابل، نگاه دوم از زاویهای متفاوت این بیانیهها را اقدامی اصولی و عقلایی و دلسوزانه در راستای حفظ منافع ملی، استقلال و امنیت کشور و موجب تقویت نظام میبیند، صاحبان این نگاه معتقدند موسوی با نگاهی ژرف و تعهدی عمیق و انقلابی با این بیانیهها در راستای حفظ نظام جمهوری اسلامی، استقلال کشور از مداخلات بیگانگان، وحدت و همدلی جامعه، ایجاد امید به آیندهای بهتر، و رسیدن به اهداف مقدس تلاش و تدبیر نموده است.
این گروه معتقدند با نگاهی علمی و جامعهشناسانه و منصفانه به جامعه و محیط پیرامون خود، درمییابیم بخش زیادی از اقشار مؤثر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نخبگان جامعه، به دلیل استنباط جدی از وقوع تقلب در انتخابات (مستقل از اینکه قضاو ت و نظر مراجع رسمی نظام چیست) و وقایع و برخوردهای تندی که با شعار و هدف ایجاد امنیت و اجرای قانون با معترضین انجام شده، به شدت از دولت کنونی، رئیس آن و دیگر دستاندرکاران اداره امور عصبانی و دستکم دلگیرند و رشد شدید بیاعتمادی به نظام، از پیامدهای این برخوردها و اتفاقات بوده است.
برای موضعگیری عادلانه و منصفانه شایسته است همه مخالفان موسوی توجه نمایند آنچه مرتب و در کلیه سخنرانیها به بزرگی و عظمت آن مانور داده میشود، و به عنوان بزرگترین پدیده حضور و مشارکت مردم در انتخابات با جمعیتی قریب به 40 میلیون نفر و معادل 85 درصد واجدین شرایط بر آن افتخار میکنیم، حداقل 14 میلیون آن با حضور موسوی و کسانی که به او امید بسته بودند و به میدان انتخابات آمده بودند و موجی از تحرک و شور و هیجان را در فضای رقابتهای انتخاباتی آفریدند، محقق شد و اینان اکنون به شدت خود را زیانکار و ناکام در فضایی آمیخته با ابهام و سوءتفاهم میدانند و اضافه بر آن، مرتب سرزنش و تحقیر میشوند و فرصتی برای دفاع قانونی از خود و مواضع خود نمییابند.
حال اگر این واقعیت را بپذیریم که مهندس موسوی با این فرض این بیانیه را صادر نموده است، بهتر میتوانیم به بررسی این ادعا بپردازیم که اقدام وی اقدامی متعهدانه و مسئولانه در جهت حفظ نظام بوده است. در توجیه این مسئله لازم است به نکات و مسائل اصلی که مثلاً در این پیام آخر مورد تأکید میرحسین موسوی قرار گرفته است توجه نماییم:
1. در جای جای پیام به اعتلای اسلام و ارزشهای اسلامی و اسلام ناب تأکید و نهضت مردمی را اقدامی در این راستا تبیین نموده است.
2. دعوت جامعه به امید و نگاه مثبت به آینده و توجه به همبستگی و تفاهم حاصله از حرکت جمعی در انتخابات، از دیگر نکات مورد تأکید میباشد که با توجه به شرایط فعلی روحیه کنونی جامعه تقویت امید بالذاته موجب آرامش و همراهی اقشار دلگیر و آسیب دیده در جامعه خواهد شد که این آرامش، در زندگی و کارهای جاری، اداری، تولیدی... آنان اثر میگذارد.
3. موسوی جامعه را از هر گونه ساختار شکنی برحذر داشته و همگان را به رعایت قانون و به ویژه اجرای قانون اساسی که ظرفیتهای نهفته زیادی را بر آن مترتب میداند، دعوت نموده است.
4. این بیانیه، اتفاقات و وقایع ناگوار اخیر را یک اختلاف و مناقشه درون نظام دانسته و وصل کردن آن به بیگانگان را به هر شیوه، اشتباه محض و موجب زمینهسازی برای دخالت آنان میداند. این نگاه یعنی اوج توجه به حل مسائل، مشکلات و ناهنجاریها درون نظام توسط خودمان، یعنی خودباوری و استقلال و اتکا به خود به جای بیگانه؛ خوب است کسانی که مرتب بر طبل حضور بیگانگان میزنند، به اشتباه فاحش خود پی برند.
5. علاوه بر نکات مهم فوقالذکر، در این بیانیه به ظرایف دیگری نیز پرداخته شده که هر یک از منظری قابل تأمل است و در پایان ده خواسته یا انتظار جامعه از متولیان اداره امور برای ابراز حسن نیت و گام برداشتن به سوی آرامش و فضای مثبت و امید مطرح گردیده است که اکثر آنان مفید و قابل انجام میباشد و از جمله آزادی اجتماعات، مطبوعات و سایتها – پرهیز صداوسیما از رفتارهای تحریکآمیز، آزادی زندانیان اخیر، اصلاح قانون انتخابات و...
همه دوستان و افراد با حسن نیتی که در حوزه مدیریت نظام و تعهد کمک به حل و فصل متعهدانه این مناقشه بزرگ به نفع منافع ملی دارند، حتماً توجه دارند که اصولاً در مناقشات و دعواهای اجتماعی هیچوقت افراد تند، عصبانی و خشن نمیتوانند ایفای نقش نمایند.
بلکه بر شدت مناقشه و دعوا میافزایند و اولین کار بزرگترها و عقلا و صاحبان تجربه این است که افراطیها را از صحنه خارج سازند و آنگاه خود با چهرهای صمیمی، متواضع و فارغ از هرگونه خط و خطکشی و رجزخوانی، با کلامی لین و برخوردی متین وارد میشوند و طرفین را به آرامش، گفتگو و صلح دعوت میکنند و نوعاً هم در این اقدام خود موفق میشوند.
حال به نظر میرسد مهندس موسوی با نگارش و صدور این بیانیه و طرح شفاف مسائل و مواضع خود، این فرصت مناسب را برای حرکت به سمت منافع بلند مدت نظام پیشروی مسئولین صادق و دلسوز و علاقمند به حضور و اعتماد مردم گشوده است.
به هر حال این دو نوع نگاه کمابیش در بخشهایی از حاکمیت و مردم با گرایشها و شدت و ضعفهایی وجود دارد. البته عملکرد برخی مسئولان بیشتر به سمت نگاه اول گرایش داشته و امروز با گذشت سه هفته از انتخابات تاریخی 22 خرداد، باید بنگریم این نگاه و نگاه مقابل آن تا چه میزان به صلاح نزدیک بوده و کارآمدی خود را نشان دادهاند.
انتظار میرود مسئولین مؤثر کشور در سه قوه با نگاه مثبت و آرامشآفرین به مواضع مطروحه صادقانه و از موضع حفظ منافع ملی، تقویت وحدت و اعتماد عمومی و جلوگیری از تخریب بیش از حد سرمایه اجتماعی در چارچوب موازین قانونی بنگرند و از ادامه هرگونه برخوردهای تنشآفرین، افراطی و تحریکآمیز در سخنرانیها، گزارشها، مصاحبهها، خطبهها، نقطهای قبل از دستور، مواجهه با جوانان و دانشجویان، و جلوگیری از دستگیریها و حبسها با سعهصدر و دور اندیشی و توجه به مصالح نظام خودداری نمایند و فضای جامعه و کشور را به فضای امید، همکاری، تلاش، اصلاح اشتباهات گذشته، جذب نیروهای منتقد و مخالف، توأم با محیط نقد و نقدپذیری، راستی و صداقت، پاسخگویی و شفافیت تبدیل نمایند.
نویسنده : سید حمید کلانتری » ساعت 6:8 عصر روز پنج شنبه 88 تیر 18