بسمه تعالی
السلام علیک یا ابا عبدا...
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید است و پا زده در خون حسین توست
در آستانه اربعین در کنار قتلگاه نشسته ام، جایگاهی که بزرگترین جنایت عالم بشریت رخ داده است، جایی که برترین انسان عصر و زمان در مظلومانه ترین شرایط به دست جانی ترین و پلیدترین انسانهای نابخرد و فریفته قدرت و مکنت، به آرزوی پاداشی دنیایی به شهادت رسید.
جایی که خون پاک ترین انسان الهی برای برقراری حق و عدالت و اصلاح دین خدا بر زمین ریخته شد.
قتلگاه جایی است که پلیدانی پست، بنده محبوب خدا و فرزند رسول خدا (ص ) و علی مرتضی (ع) را با سنگ و نیزه و تیر و شمشیر زدند و با زشت ترین وضعیت سر مقدسش را از بدن جدا ساختند و برای گرفتن جایزه گوش تا گوش بریدند و زمین و آسمان و تاریخ بشریت را به سوگ نشاندند.
قتلگاه نقطه پایان فجیع ترین جنایت تاریخ و نقطه آغازی برای احیاء حق طلبی و معرفی الگوی تام و تمام و کامل از حق جویی و کمال خواهی و عدالت طلبی است.
حسین تجسم همه خوبی ها و کرامت ها و بزرگی ها در این مکان به شهادت رسید و به دیدار معبودش شتافت تا بشریت را بیاموزد که می تواند بدون برخورداری از انواع و اقسام تجهیزات و امکانات نظامی و ساز و برگ جنگی و سپاه مدرن و مجهز بر خصم مجهز و مسلح پیروز شد و آزادگی و شجاعت و شهامت و خداخواهی را به نمایش گذاشت.
قتلگاه جایی است که خداوند به ملائکه اش نشان داد چرا باید بر آدم سجده کنند و آدم اولین کسی بود که بر شهادت شهید قتلگاه گریست.
قتلگاه آخرین صحنه از نمایش عشقبازی انسان هایی عاشق و دلباخته معشوق و معبود است که بازیگری این صحنه بزرگ ، با رهبر و فرمانده ای است که خالصانه و مصمم همراه با همه خانواده اش به میدان آمده است تا زیباترین ، عاطفی ترین و حساسترین صحنه ملاقات انسانی عاشق و خدایی را با خدای محبوبش به نمایش گذارد، و چنین است که حسین ( ع ) با هر زخمی که بر بدن آغشته به خونش وارد می شود، صورتش گلگون تر و چهره اش بازتر و شاداب تر می شود و برای لحظه دیدار لحظه شماری می نماید، و این گونه است که حسین ( ع ) چون نیزه بر گلوی نازنینش اصابت می کند و خون گلویش بر می جهد ، مشتی از این خون را به آسمان می پاشد و آنگاه از خدایش رضایت را طلب می کند و ندای الهی رضا برضاک سر می دهد.
اما قتلگاه پایان ماجرا نیست، زینب به تل زینبیه آمده است تا این برنامه بزرگ را ادامه دهد و با ایفای زیباترین نقش ها آن را رهبری نماید. زینب بر بلندی ناظر بر صحنه های قتلگاه است ، بی تاب است ، در تحیر است، فریاد می زند، ضجه می زند، غریو، خروش و فریادش بر همه نینوا می پیچد: " ای نامردان به ظاهر مرد ، چگونه به خود جرات می دهید که این گونه بر حجت خدا مسرور شوید و بر بدن پاکش جسارت ها وادارید. با چه جراتی و چه قساوتی دستان پلید خود را جدا ساختن سر مبارک ذریه پیامبر خدا (ص) می آلایید."
اما زینب به درخواست برادرش و امامش به صبر در مصایب سفارش شده است تا بتواند این واقعه عظیم را رهبری و مدیریت کند. زینب آمده است تا پرچم پیام نهضت حسینی بر زمین نیفتد و پیام این نمایش بزرگ را به گوش همه تاریخ برساند. زینب نقش خود را از همانجا که حسین تمام کرد، آغاز می کند. رسالت زینب افشای همه ظلم ها و جنایت هایی است که به نام دین و برای دنیا بر فرزند پیامبر خدا ( ص ) رفته است. زینب عهده دار معرفی زیباترین صحنه های خدایی در عشق بازی حسین و یارانش در سرزمین عشق و ایثار است. زینب اینک روایتگر روزی است که در کمتر از چند ساعت بزرگترین صحنه فداکاری و جان بازی در آن رخ داده است . شهادت علی اکبر، شهادت حر، شهادت غلام، شهادت طفل شش ماهه، شهادت معلم کربلا حبیب، شهادت عاشق کهنسال مسلم ابن عوسجه، شهادت برادرزادگانش قاسم و عبدالله و شهادت پرچمدار شهید کربلا و مظهر کمال و ادب برادرش عباس و در نهایت به خون تپیدن مظلومانه و عاشقانه برادر و امامش حسین ابن علی.
زینب به زیباترین شیوه در رسوا ساختن خصم پلید همت گماشت و نگذاشت تا عوامل فریبکار حکومت ظلم و ستم این قیام الهی را از مسیر خود خارج سازند و به انحراف کشانند و نگذاشت تا دروغ ها و عوام فریبی ها موثر افتند. زینب با آهنگ آتشین کلام پدرش علی ( ع ) از ظلم ها و جفاهایی که بر خاندان علی رفته بود، سخن گفت و دشمن را رسوا ساخت و به اعتراف و اعتذار وا داشت.
زینب پیام نهضت حسین را اینگونه بیان کرد که:
حسین برای اصلاح در دین جدش قیام کرد تا انحرافات، کجروی ها، ظلم ها، تجاوز ها و فسادها را مانع شود.
حسین قیام کرد تا عدالت در جامعه مستقر شود، تا حقوق انسانها رعایت شود تا کرامت های انسانی بزرگ داشته شود، تا سوء استفاده ها و چپاولگری ها و ویژه خواری ها رشد نکند و بخشکد.
حسین برای استقرار صداقت و راستی ، برای مقابله با نفاق و ریا و فریبکاری قیام کرد، حسین برای مقابله با فامیل سالاری و قدرت طلبی و استبداد و حق کشی قیام کرد.
حسین به پا خاست تا ظلم و ظالم بر جای خود بنشیند، تا کسی به نام دین و به نام خدا و به نام امیرالمومنین بر مردم سلطه ظالمانه نداشته باشد، تا کسی جرات به بند کشیدن بندگان خدا رانداشته باشد. تا کسی با خوار و ذلیل ساختن مردم و گسترش جهل و خرافه و تحمیق و نا آگاهی بر مردم سلطه نیابد. حسین مدافع آزادی و آزادگی انسان ها بود.
حسین برای اخلاق ، برای ادب، برای نماز، برای یاد خدا و ترویج ارزش های معنوی و خدایی قیام کرد.
و راه حسین با کلام زینب تداوم یافت و در دعای عارفانه امام سجاد و درس های امام باقر و امام صادق ( ع ) بسط و گسترش یافت.
و اینک با گذشت قرن ها هر روز بر شیفتگان و عاشقان حسینی افزوده می شود، اما ما همچنان نیازمند پیام حیاتبخش و افشاگر زینبیم، باید اعتراف کنیم که جامعه امروز ما، شیعیان ما، ملت ما دوباره باید به راه واقعی حسین برگردد. باید خرافات و تحریفات را از انقلاب و قیام حسینی بزداییم، رفتارهای جاهلانه و ذلیلانه را بر حسین و یارانش جداسازیم و اندیشه و منش و حرکت حسین (ع) را آن گونه که بود، آن گونه که در عاشورا به نمایش گذاشته شد و همانطور که زینب به ما شناساند بشناسیم و ترویج نماییم، ما همچنان باید پیام رسان واقعی انقلاب و مکتب حسینی باشیم، باید بگوییم و اعتراف نماییم که متاسفانه ما در شور و شعار و دسته های سینه زنی و عزاداری آن هم با شعار و نوحه سرایی سطحی حسین و اندیشه اش را محدود و محصور ساخته ایم، جامعه ما امروز بیشتر از هر چیز و بیش از هر زمان نیازمند شناخت معرفت و اندیشه زلال و ناب حسینی است تا بتواند خود را در مسیر هدایت، سعادت و کمال پیش برد ، تا بتواند عظمت و عزت و ارزش های والای انسانی را به زبان حسین ( ع ) به جهان تشنه اخلاق و ادب و عدالت و آزادی معرفی کند، تا با بهره گیری از این شور و عشق عظیم و خدایی و ارادت گسترده به حسین و خاندانش حرکت بزرگی را به سوی سعادت و معنویت سازمان داده و هدایت کند.