امروز روز اول محرم است و بار دیگر وارد ایام سوگواری و شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدا… الحسین (ع) و یاران باوفایش شدیم. همه شیفتگان و علاقمندان و ارادتمندان حضرتش در تکاپو و تلاش برای مشارکت در برگزاری هر چه با شکوهتر برنامهها و مراسم عزاداری، هر یک به گونهای عرض ارادت خود را به نمایش میگذارند، حسینیهها، تکایا، مساجد، محلات، گذرها، بازارها و خانهها و کوی و برزن همه در عزای حسین سیاهپوش میشوند، هیاتها فعال میشوند، دستجات عزاداری به حرکت درمیآیند. نوحهخوانان و تعزیهسرایان سعی در ارایه برنامههایی جاذبتر از گذشته دارند، وعاظ و سخنرانان چندین مجلس و منبر در روز و شب دارند. آشپزخانهها و خرجدادنهای جمعی و فردی و هیاتی و محلهای فعال میشوند، هزاران هزار نفر در هر ظهر و شام مهمان آقا امام حسین میشوند و همه به یاد این سرود همیشه ماندگار و تاریخی مرثیهسرای بزرگ عاشورا یعنی محتشم میافتند که:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
بـاز ایـن چـه نـوحـه و چـه عـزا و چـه ماتـم اسـت؟
اما این همه همت، این همه تلاش و تکاپو، این همه عشق و محبت واردات. این همه انرژی و امکانات، این همه مجلس و برنامه و همه سرمایهها و توانهایی که در این مسیر سراسر شور و حال صرف میشوند همه به یک هدف باید بیندیشند، که متاسفانه نوعاً و غالباً غفلت ورزیده و میورزیم و آن شناخت و معرفت حسین و شناخت راه، اهداف، برنامه و آرمانهای حسین است، این روزها همه بزرگان و علماء و اندیشمندان و دردمندان فرهنگ عاشورا و کربلا به این مهم متذکرند ولیکن معالاصف در عمل کمتر شاهد توجه به این بعد مهم از قیام حسینی هستیم. پیام حسین که پیام ایمان و توحید، پیام خداجویی و خداخواهی، پیام عدالت و آزادی، پیام عزت و سربلندی، پیام معرفت و آگاهی، پیام چگونه زیستن و چگونه مردن است، در مجالس حسین کمتر مورد توجه قرار میگیرد. اگر به «مصباحالهدی» بودن حسین باور داریم، اگر به »کل یوم عاشورا» اعتقاد داریم، اگر به «لا اری الموت الا السعاده»، یا به «هیهات منالذله» و دیگر کلامها و پیامهای حسین (ع) در روز عاشورا و رهروان راه حسین باور داریم.
همه باید به تحول در برنامهها و محتوا بخشیدن به مجالس و مراسم عزاداری حسین همت نماییم. هر کس در وسع و توان خویش مسوول است بیش از همه مسوولیت متوجه علما و روحانیون و وعاظ و صاحبان سخن و منبر است. منبر و سخن در مجلس حسینی باید معرف راه و رسم و برنامه و اندیشه حسین باشد. از حرفهای تکراری و ضعیف که بارها گفته و شنیده شدهاند جز در مواردی که به عنوان تذکر از اجزای اساسی پیام عاشورا انتخاب میشوند پرهیز شود. از طرح مسایل و اشعار خرافی، سخیف و دور از شان مقام عزت و عظمت حسین (ع) و فرزندان و یاران باوفایش جلوگیری شود و از فرصت بسیار ارزشمندی که جمع وسیعی از اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان عزیزمان به مجالس و محافل با علاقمندی روی میآورند و مشتاق شنیدن و بهرهبردن هستند حداکثر استفاده را به عمل آوریم و کام این عزیزان را با کلام و پیام حیاتبخش حسینی شیرین سازیم و به او راه و رسم زیبا زیستن و هدفدار گام برداشتن، عشق ورزیدن و دوست داشتن توام با معرفت را بیاموزیم تا پس از عاشورا و پایان یافتن مراسم و برنامهها احساس جدیدی را در روح و روان جامعه شاهد باشیم و البته اگر همت و اعتقاد باشد این تحول در برنامهها شدنی و دست یافتنی است. در مراسم چند سال گذشته نمونههایی هر چند نادر از مجالس عزاداری را دیدم که بیش از هزار جوان مشتاق با آرامش و اشتیاق به سخنان خطیبی که حرفهایی دلنشین و آموزنده و البته بیدارگر داشت گوش دل سپرده بودند و البته موارد زیادی نیز شاهد جمع شدن و وقت گذاشتن ساعات زیادی از عزاداران در حسینیهها و تکایا بودم که در انتظار یک سخنران یا یک برنامه مفید و سازنده بودند غافل از اینکه برگزار کنندگان به همه چیز توجه نموده بودند جز اصل موضوع و مجلس عزای حسینی اینگونه به بطالت و بیهودگی صرف میگشت.
با آرزوی اجر و توفیق فراوان برای همه تلاشگران و زحمتکشان برنامه و مراسم بزرگداشت عزای حسینی امید آنکه در اصلاح و ارتقای محتوای برنامهها به مسیری که حسین میخواهد و خداپسندانه است همه همت گمارند.