هو الشافی
دیروز در شب شهادت امام باقر(ع) به دعوت سرکار خانم یادگار که از بانوان فعال ، اجتماعی و پر تلاش استان هستند ، دو دوره هم عضو شورای شهر یزد بودند به ساختمان انجمن حمایت از بیماران کلیوی در خیابان امام سری زدم ، جمعی از خانمها و دختر خانمهایی که به نحوی به موضوع مرتبط بودند ، حضور داشتند . بعضی کلیه خود را تقدیم کرده بودند ، تعداد بیشتری پیوند کلیه کرده بودند ، و بعضی هم خانوادگی ، یعنی مادر اهدا کننده کلیه به دختر بود . دختر خانم جوانی را معرفی کردند که متاسفانه این بیماری در خانواده اش موروثی شده بود و چندین تن از اعضاء فامیل ، برادر ، پدر ، خواهر یا مبتلا بودند یا جان خود را از دست داده بودند و او هم تازگی پیوند کلیه ای را تجربه می کرد .
. صحبت کردن در این جمع کار دشواری بود ولیکن با استمداد از آیات الهی از کارهای بزرگ و ایثارهای ارزشمند و صبر و پایداریشان در رنجها و سختیها قدردانی و از درگاه خدای رحمان و شفابخش برای یکایکشان بویژه مبتلایان و بیماران ، آرزوی سلامتی و تندرستی نمودم ، بعد از صحبتهای من خانم عظیمی از ابرکوه که فرزند شهید هم بودند، شعر و مرثیه بلند و زیبایی در رثای پدر که زبان حال هشت سالگی اش بود قرائت نمود و جمعیت را بسیار متاثر ساخت.
در هر حال خدا به این بانوان نیکوکار و انجمنهای انساندوست که جمعی داوطلبانه و برای رضای خدا به این امور ایثارگرانه همت گماشته اند پاداش و جزای خیر عطا فرماید . شایسته است دستگاههای دولتی به این انجمن و دیگر سازمانهای غیر دولتی که در عرصه مشابه به خدمات اجتماعی پرداخته ، توجه و عنایت لازم بنمایند تا با دلگرمی و انگیزه بیشتر به تلاش و فعالیت بپردازند.