در هفته گذشته با هماهنگی قبلی با مسئولین پارک علم و فنآوری در استانهای اصفهان و آذربایجان شرقی، به این دو استان سفری کوتاه داشتم. مرکز اصلی پارک علم و فنآوری اصفهان در خارج از شهر با فاصلهای 45 کیلومتری در جوار دانشگاه صنعتی قرار دارد. هر چند که پارک اصفهان اولین مرکز از پارکهای علم و فنآوری استانها می باشد و از امکانات بیشتری برخوردار است؛ ولیکن به نظر میرسد استقرار دور از شهر از تحرک و نشاط آن کاسته است. ضمن بازدیدی از بخشهای مختلف پارک، طی جلسهای با معاون پارک ، مذاکرات اولیه برای راهاندازی دفتر انجمن بهرهوری در پارک بعمل آمد. البته پیشنهاد شد که این دفتر در یکی از ساختمانهای پارک در داخل شهر باشد تا امکان دسترسی به آن بیشتر باشد.
آنچه در این سفر به چشم میخورد، رونق قابل توجه شهر اصفهان از لحاظ اتوبانهای داخل شهری به ویژه اتوبان شهید حسین خرازی با دسترسیهای خوبی به موقعیتهای مختلف شهر، بود. آقای مهندس مشرف که قرار است مسئولیت دفتر استان را عهدهدار شود، در این ملاقات حضور داشت.
بعد سری به شرکت برق منطقهای استان زدیم و جلسهای با حضور مدیر عامل و معاون منابع انسانی شرکت در رابطه با مطالعه انجام یافته توسط انجمن در زمینه شاخصهای بهرهوری در شرکت برق استان داشتیم که دوستان سؤالات و اشکالاتی را مطرح نمودند که قرار شد آقای مشرف پیگیری، و پاسخ لازم از طرف انجمن ارائه شود.
با توجه به قراریکه شب برای شرکت در نشست پیشکسوتان فرهنگی، هنری استان یزد داشتم، با اتوبوس همسفر ، ساعت 2 بعد از ظهر عازم یزد شدم. اتوبوس با نیمی از ظرفیت حرکت کرد. به نظر میرسد فعالیت اینگونه با کرایه 4500 تومانی خیلی حرفه اقتصادی نداشته باشد. به گونهای که اتوبوس گرانقیمت برای 70 هزار تومان این مسیر 4 – 5 ساعته را بپیماید.
شرکت در نشست بزرگان فرهنگی استان و تجدید دیار با دوستان بزرگوار که به عنوان سنتی حسنه و نیکو در زمان تصدی مسئولیت در یزد شکل گرفت، و مسئولیتش بر عهده مدیر کل ارشاد نهاده شد، لذت بخش بود.
جمع خوبی حضور داشتند شامل : آقایان امامیان، ناصر، عسگری کامران، قلم سیاه، مشکیان، انتظاری، محمدی، المدوستی، اولیاء، دکتر بهارستان مشاهیری، مجلل، مفیدی و دشتی. متاسّفانه مدیر کل ارشاد ظاهراً به علت کسالت امکان حضور نداشتند.
بحث خوبی در زمینه تفاوتها و فاصلههای فرهنگی و رفتاری بین نسل نو و گذشته در جلسه شکل گرفت و نقطه نظرات خوبی هم مطرح شد. بویژه تاکید شد که باید به انس و الفت و احترام متقابل و گسترش محبت فیمابین، توجه بیشتری شود تا بتوان از امکانات پیشرفته دانش بشری استفاده و از عوارض آن کاست. البته لابلای گفتگوهای اخیر، اشعار زیبایی متناسب با مباحث از طرف اعضا قرائت شد که به لطافت مجلس میافزود. گلهی دوستان این بود که متاسفانه این جلسات خیلی پررونق و منظم تشکیل نمیشود. البته جای آقایان معزالدینی و دکتر موسویزاده نیز خالی بود.
روز بعد در محل انجمن نخبگان صحبتی در زمینه مطالعه طرح چگونگی تاسیس باشگاه کار و کارآفرینی در استان بهعمل آمد.
در سفر یکروزه به تبریز در تیر ماه، مراجعهای به پارک علم و فنآوری در زمینه تداوم عضو دفتر انجمن مذاکره و توافق شد و با حضور در استانداری موضوع پراداخت مطالبات انجمن از طریق معاون استاندار و مدیر کل امور عالی پیگیری شد. نهار با آقای مهندس پاکزاد بودیم در محل دفتر ستاد اجرایی فرمان امام در استان که مسئولیتش بر عهده ایشان بود. آقای پاکزاد از برادران خوب جهاد مدتی رئیس سازمان جهاد استان، معاون مالی اداری وزارت جهاد و معاون برنامهریزی و اقتصادی استانداری آذربایجان شرقی بود. در این گفتگو که آقای نیکجو نیز به ما پیوست، در رابطه با همکاری دوستان برای پشتیبانی دفتر انجمن در استان، صحبت و توافقاتی نمودیم. بعداز ظهر تا شب با آقای نیکجو گشت و گذاری در شهر، بازار، الگلی، عون ابن علی داشتیم و خاطرات دوران معاونت ترویج تداعی شد.
ساعت 12 شب به فرودگاه آمدیم. آقای دکتر سبحان اللهی، رئیس هیات مدیره انجمن و استاندار سابق آذربایجان، دختر و دامادشان، همچنین آقای نگارنده استاندار سابق اردبیل نیز در فرودگاه بودند که با تاخیری 1:30 ساعته فرصت خوبی برای دیدنی و گفتگو فراهم بود. ساعت 3 نیمه شب به تهران رسیدم.