فقیهی: هدف این جلسه مشخص کردن جایگاه نهادهای تخصصی است واینکه چه اقداماتی باید انجام بدهند که بهرهوری در سطح بالایی در اقتصاد کشور قرار بگیرد.سئوال کلیدی این است که جایگاه NGO ها در فضای تخصصی کشور را کجا می بینید؟این سئوال از این جهت مهم است که بهرهوری جایگاه مناسبی در کشور ندارد و در حد توان اقتصاد کشور کار مناسبی بر روی آن انجام نشده است.نتیجه پژوهشی که طی سال های 1930 تا 1980 در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه انجام شده، نشان می دهد که سهم بهرهوری عوامل کل در 12 کشور صنعتی 49 درصد سهم رشد را به خود اختصاص داده است که این رقم در بین 20 کشور در حال توسعه 31 درصد گزارش شده است. درحالی که براساس گزارش عملکرد برنامه چهارم توسعه از هدف برنامه که 3/3 سهم رشد را پیش بینی کرده بود، سهم بهره وری عوامل تولید تنها 6/1 درصد هدف برنامه محقق شد. این درحالی است که در سالهای 78 و 88 بهرهوری کل عوامل منفی بوده و به ترتیب -8/3 و-4/3 گزارش شده است. مرحوم دکتر عظیمی مطرح می کرد که در 4 حوزه می توانیم آمادگی دولتها رابرای توسعه بررسی کنیم که این 4 مرحله نمایانگر میزان توسعه در کشور هاست. اول دخالت دولت در نیروهای نظامی و انتظامی، عوامل اقتصادی، ایدئولوژی و سازمان ها و تشکلهای غیر دولتی. این نهادها چه نقشی می توانند داشته باشند که ما در زمینه توسعه قرار بگیریم و مشکلات اقتصادی فائق شویم و اصولا با عنایت به مشکلات زیربنایی در حوزه تفکر و مبانی بهره وری، نقش نهادهای غیر دولتی و NGO های تخصصی چیست؟
کلانتری:سه عامل موثردر اداره امور کشورها و حکمرانی موثر است؛ دولتها، بخش خصوصی و نهادهای مدنی. اگر این سه گروه نقش خود را به خوبی ایفا کنند، حکمرانی خوب شکل می گیرد. در کشور ما این نقش را دولت ایفا کرده است. البته بخش خصوصی نیز نقش موثر خود را ایفا نکرده است. نقش نهادهای مدنی یا سازمانهای غیر دولتی در این میان حداقل بوده و جایگاه موثری نداشته اند. قانون تجارت را بررسی کنید؛ نقش و جایگاه بخش دولتی بسیار پررنگ است. از همین رو نهاد غیر دولتی موقع پول درآوردن شبیه بخش خصوصی می شوند و موقع خرج کردن باید نقش دولت را ایفا کنند. در صورتی که باید تعریف و جایگاهی برای کیفت و تعامل بین جایگاه دولت و نهادهای مدنی وجود داشته باشد و بتواند این مجموعه را در کنار هم قرار دهد. در واقع باید زبان مشترکی بین دولت و بخش خصوصی، دولت و نیازهای جامعه، دولت و مطبوعات شکل بگیرد که در این زمینه نقص هایی وجود دارد. چون مسایل بخش خصوصی خوب مطرح نمی شود. مسایل دولت خوب ارایه نمی شود.این دو با هم تعامل ندارند. نقش نهادهای غیر دولتی شفاف سازی است. یعنی باید بتوانند این اطلاعات را برای جامعه تشریح کنند. اگر دولت از جایگاه خود خارج شده یا بخش خصوصی خوب نقش خود را ایفا نمی کند ،نهادهای غیر دولتی باید وارد عمل شوند. آنها باید بتوانند دولت را در حوزه عملکردی خود مورد سئوال قرار بدهند. مسایل مردم را مطرح کرده و عملکردهای موفق را مورد تشویق قرار بدهند و درمقابل عملکردهای ناموفق را مورد نقد قرار دهند. مشارکت در برگزاری جایزه یکی ازاین موارد است که می تواند کمک شایانی کند تا عملکردهای موفق بیشتر خود را نشان بدهند. این شیوه در فعال کردن نهادهای مدنی بسیار مهم است. اگر بخواهیم نقش نهادهای مدنی را سهم بندی کنیم، اگر قرار باشد این نقش در اداره امور کشور 20 درصد باشد. امروز این سهم کمتر از 2 درصد است و این نشان می دهد که فاصله زیادی با نقش واقعی داریم. هنوز تشکل های قوی شکل نگرفته اند. تشکل ها نیاز به رسانه خوب و حمایت های خوب دارند. نیاز به حضور در عرصه های تصمیم گیری دارند.